وَ مِثْلُ هَذَا مَا حَدَّثَنِی بِهِ بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ أَوْحَى إِلَى مُوسَى علیهالسلام إِذَا جِئْتَ لِلْمُنَاجَاةِ فَاصْحَبْ مَعَکَ مَنْ تَکُونُ خَیْراً مِنْهُ فَجَعَلَ مُوسَى لَا یَعْتَرِضُ [یَعْرِضُ] أَحَداً إِلَّا وَ هُوَ لَا یَجْسُرُ [یَجْتَرِئُ] أَنْ یَقُولَ إِنِّی خَیْرٌ مِنْهُ فَنَزَلَ عَنِ النَّاسِ وَ شَرَعَ فِی أَصْنَافِ الْحَیَوَانَاتِ حَتَّى مَرَّ بِکَلْبٍ أَجْرَبَ فَقَالَ أَصْحَبُ هَذَا فَجَعَلَ فِی عُنُقِهِ حَبْلًا ثُمَّ مَرَّ [جَرَّ] بِهِ فَلَمَّا کَانَ فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ شَمَّرَ الْکَلْبَ مِنَ الْحَبْلِ وَ أَرْسَلَهُ فَلَمَّا جَاءَ إِلَى مُنَاجَاةِ الرَّبِّ سُبْحَانَهُ قَالَ یَا مُوسَى أَیْنَ مَا أَمَرْتُکَ بِهِ قَالَ یَا رَبِّ لَمْ أَجِدْهُ فَقَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَوْ أَتَیْتَنِی بِأَحَدٍ لَمَحَوْتُکَ مِنْ دِیوَانِ النُّبُوَّةِ. عدة الداعی و نجاح الساعی، ابن فهد الحلی، ج1، ص218.
ابن فهد حلی مینویسید: و مانند این است آنچه بعضی از یارانمان از شیعیان، برایم نقل کرده است که خداوند سبحان بهموسی علیهالسلام وحی فرمود: هرگاه برای راز و نیاز آمدی، کسی را که از او بهتری، بههمراه خود بیاور! موسی علیهالسلام هم در پی اجرای فرمان الهی، با هیچکس برخورد نمیکرد، مگر آنکه جرأت نمیکرد بگوید من از او بهترم، لذا از پیدا کردن چنین فردی از میان انسانها مردم منصرف شد، و بهسراغ حیوانی با مشخصات فوق رفت، تا اینکه بهسگ گری (دارای بیماری خارش و کچلی) برخورد کرد، با خود گفت: این سگ را با خود میبَرَم. پس ریسمانی بهگردن آن سگ افکند و آن را با خود برد، اما در بین راه، ریسمان را از گردن سگ برداشت و او را رها کرد.
چون برای راز و نیاز با پروردگار سبحان آمد، خداوند فرمود: ای موسی! کجا است آن چیزی که بهتو فرمان داده بودم که دفعة بعد، با خود بیاور؟ عرض کرد: پروردگار! آن را نیافتم. خداوند متعال فرمود: بهعزت و جلالم قسم، اگر یک نفر را نزد من آورده بودی تو را از دفتر پیامبری محو میکردم!
- ۰۱/۰۹/۲۹