رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

  • ۰
  • ۰

عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ‌السَّلَامُ قَالَ: بَیْنَا أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ‌السَّلَامُ عَلَى الْمِنْبَرِ إِذْ أَقْبَلَ ثُعْبَانٌ مِنْ نَاحِیَةِ بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ الْمَسْجِدِ فَهَمَّ النَّاسُ أَنْ یَقْتُلُوهُ فَأَرْسَلَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ‌السَّلَامُ أَنْ کُفُّوا فَکَفُّوا وَ أَقْبَلَ الثُّعْبَانُ یَنْسَابُ ‌حَتَّى انْتَهَى إِلَى الْمِنْبَرِ فَتَطَاوَلَ فَسَلَّمَ عَلَى أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ‌السَّلَامُ فَأَشَارَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ‌السَّلَامُ إِلَیْهِ أَنْ یَقِفَ حَتَّى یَفْرُغَ مِنْ خُطْبَتِهِ وَ لَمَّا فَرَغَ مِنْ خُطْبَتِهِ أَقْبَلَ عَلَیْهِ فَقَالَ مَنْ أَنْتَ فَقَالَ عَمْرُو بْنُ عُثْمَانَ خَلِیفَتِکَ عَلَى الْجِنِّ وَ إِنَّ أَبِی مَاتَ وَ أَوْصَانِی أَنْ آتِیَکَ فَأَسْتَطْلِعَ رَأْیَکَ وَ قَدْ أَتَیْتُکَ یَا أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ فَمَا تَأْمُرُنِی بِهِ وَ مَا تَرَى فَقَالَ لَهُ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ عَلَیْهِ‌السَّلَامُ أُوصِیکَ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ أَنْ تَنْصَرِفَ فَتَقُومَ مَقَامَ أَبِیکَ فِی الْجِنِّ فَإِنَّکَ خَلِیفَتِی عَلَیْهِمْ قَالَ فَوَدَّعَ عَمْرٌو أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ وَ انْصَرَفَ فَهُوَ خَلِیفَتُهُ عَلَى الْجِنِّ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ فَیَأْتِیکَ عَمْرٌو وَ ذَاکَ الْوَاجِبُ عَلَیْهِ قَالَ نَعَمْ. الکافی، ط الاسلامیة، الشیخ الکلینی، ج1، ص397، بَابُ أَنَّ الْجِنَّ یَأْتِیهِمْ فَیَسْأَلُونَهُمْ عَنْ مَعَالِمِ دِینِهِمْ وَ یَتَوَجَّهُونَ فِی أُمُورِهِمْ‌، ح6.

از جابر نقل شده و او از امام باقر علیه‌السلام نقل کرده که حضرت فرمود: یک‌روز که حضرت امیرمؤمنان علیه‌السلام روی منبر قرار داشت ناگهان ماری از جانب یکی از درهای مسجد به‌طرف حضرت آمد.

مردم خواستند او را بکشند تا به‌کسی آسیبی نزند. امیرمؤمنان علیه‌السلام کسی را نزد آنان فرستاد که دست نگه‌دارید، آنان هم دست نگه‌داشتند. مار می‌خزید و جلو می‌آمد تا به‌منبر رسید. سرِ خود را بلند کرد و بر امیرمؤمنان علیه‌السلام سلام کرد.

حضرت به‌او اشاره کرد که صبر کند تا ایشان خطبة خود را به‌پایان برساند. چون سخنرانی آن حضرت به‌آخر رسید، رو به‌آن مار کرد و فرمود: تو کیستی؟ عرض کرد: عمرو بن عثمان، جانشین شما بر جنیان هستم و پدرم از دنیا رفته است و به من وصیت کرده که به محضر شما شرفیاب شوم و از تصمیم شما باخبر شوم. اکنون ای امیرمؤمنان، به‌خدمت شما رسیده‌ام، پس مرا به‌چه‌چیز دستور می‌دهید و نظرتان چیست؟

امیرمؤمنان علیه‌السلام به‌او فرمود: تو را به‌تقوای الهی سفارش می‌کنم و به‌این‌که برگردی و نایب پدرت در میان جنیان گردی؛ زیرا تو جانشین من بر آنان هستی. عمرو از امیرمؤمنان خداحافظی کرد و رفت. پس او جانشین آن حضرت است در میان جنیان.

جابر می‌گوید: به‌حضرت باقر علیه‌السلام عرض کردم: فدایت شوم! آیا عمرو نزد شما می‌آید و او همچنان در مسند جانشینی است؟ فرمود: آری.  

  • ۰۱/۱۱/۰۳
  • مرتضی آزاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی