عَنْ یَعْقُوبَ السَّرَّاجِ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام وَ هُوَ وَاقِفٌ عَلَى رَأْسِ أَبِی الْحَسَنِ مُوسَى وَ هُوَ فِی الْمَهْدِ فَجَعَلَ یُسَارُّهُ طَوِیلًا فَجَلَسْتُ حَتَّى فَرَغَ فَقُمْتُ إِلَیْهِ فَقَالَ لِی: ادْنُ مِنْ مَوْلَاکَ فَسَلِّمْ، فَدَنَوْتُ فَسَلَّمْتُ عَلَیْهِ، فَرَدَّ عَلَیَّ السَّلَامَ بِلِسَانٍ فَصِیحٍ، ثُمَّ قَالَ لِیَ: اذْهَبْ فَغَیِّرِ اسْمَ ابْنَتِکَ الَّتِی سَمَّیْتَهَا أَمْسِ فَإِنَّهُ اسْمٌ یُبْغِضُهُ اللَّهُ. وَ کَانَ وُلِدَتْ لِیَ ابْنَةٌ سَمَّیْتُهَا بِالْحُمَیْرَاءِ، فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام: انْتَهِ إِلَى أَمْرِهِ تَرْشُدْ. فَغَیَّرْتُ اسْمَهَا. اصول کافی، شیخ کلینی، ترجمه سید جواد مصطفوی، ج2، ص85، ح11.
یعقوب بن سرّاج میگوید: بهمحضر امام صادق علیهالسلام شرفیاب شدم، در حالی که آن بزرگوار بر بالای سر موسی بن جعفر ایستاده بود و با او که هنوز در گهواره بود، مدت مدیدی، راز میگفت. من نشستم تا امام صادق علیهالسلام از کارش فارغ گردید. سپس برخاستم و بهسوی ایشان رفتم، حضرت بهمن فرمود: بهمولایت نزدیک شو و بهاو سلام کن. نزدیکش شدم و بر او سلام کردم. با زبان فصیح جواب سلامم را داد، آنگاه بهمن فرمود: برو و اسم آن دخترت را که دیروز نامگزاری کردی، عوض کن؛ زیرا آن نام، اسمی است که خداوند از آن نام متنفّر است! خدا بهمن دختری داده بود که او را «حُمیراء» نامیده بودم. امام صادق علیهالسلام فرمود: فرمانش را عمل کن تا هدایت شوی. من هم نام دخترم را تغییر دادم.
- ۰۲/۰۱/۰۳