عَنِ الرَّبِیعِ صَاحِبِ الْمَنْصُورِ قَالَ قَالَ الْمَنْصُورُ یَوْماً لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام وَ قَدْ وَقَعَ عَلَى الْمَنْصُورِ ذُبَابٌ فَذَبَّهُ عَنْهُ ثُمَّ وَقَعَ عَلَیْهِ فَذَبَّهُ عَنْهُ ثُمَّ وَقَعَ عَلَیْهِ فَذَبَّهُ عَنْهُ فَقَالَ: یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ، لِأَیِّ شَیْءٍ خَلَقَ اللَّهُ تَعَالَى الذُّبَابَ؟ قَالَ: لِیُذِلَّ بِهِ الْجَبَّارِینَ. علل الشرائع، الشیخ الصدوق، ج2، ص496.
ربیع، همراه منصور دوانیقی، میگوید: روزی مگسی بر صورت منصور نشست، آن را از خود دور کرد، ولی دوباره برگشت و بر چهرهاش فرود آمد، و با سه بار تکرار این عمل، او بهتنگ آمد. در همین موقع امام صادق علیهالسلام بر او وارد شد. منصور از امام صادق علیهالسلام پرسید: خدای متعال بهچه منظور مگس را آفرید؟ امام فرمود: برای اینکه ستمگران را خوار کند و خودخواهی آنان را نابود کند.
- ۰۲/۰۱/۰۸