رُوِیَ أنَّ علیَّ بنَ الحسینِ علیهماالسلامُ قال: کنتُ أدعُو اللهَ سبحانه سنةً عقیبَ کلِّ صلاةٍ أن یُعَلِّمَنِی الإسمَ الأعظمَ، فبینا أنا ذاتَ یومٍ قد صلَّیتُ الفجرَ إذ غلبتنی عینایَ وأنا قاعدٌ وإذاً أنا برجلٍ قائمٍ بین یدیَّ یقولُ لی: سألتَ اللهَ تعالى أن یُعَلِّمَکَ الإسمَ الأعظمَ، قلتُ: نعم، قال: قُل: اللهُمَّ إنِّی أسألُکَ باسمِ اللهِ اللهِ اللهِ اللهِ اللهِ الَّذِی لا إلَهَ إلَّا هُوَ رَبُّ العرشِ العظیمِ، قال: فواللهِ ما دعوتُ لها لشیءٍ إلَّا رأیتُ نُجحَهُ. مکارمالأخلاق، الطبرسی، رضی الدین، فی اسم اللهِ الأعظم، ج1، ص352.
روایت شده است که امام سجاد علیهالسلام فرمود: یک سال در تعقیب هر نماز، دعا میکردم و از خداوند سبحانه میخواستم که بهمن اسم اعظم را بیاموزد، تا آنکه روزی نماز صبح را خواندم و در حالی که ایستاده بودم، چشمانم را خواب گرفت، در آن هنگام مردی را دیدم که جلوی من ایستاده است و بهمن میگوید: از خداوند متعال خواستی که بهتو اسم اعظم را بیاموزد؟ گفتم: آری، فرمود: بگو: «اللهُمَّ إنِّی أسألُکَ باسمِ اللهِ اللهِ اللهِ اللهِ اللهِ الَّذِی لا إلَهَ إلَّا هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظِیمِ». امام سجّاد میفرماید: پس بهخدا قسم، این دعا را برای هیچ حاجتی نخواندم مگر آنکه خواستهام اجابت گردید.
- ۰۲/۰۲/۰۸