مرحوم میرزا حسین نوری از استادش مولا فتحعلی سلطان آبادی نقل فرموده است که گفت: ملامحمد صادق عراقی در تنگدستی و سختی و بلا بود و زمانی گذشت و گشایشی نیافت، تا آنکه شبی در در خواب دید که گویا در بیابانی است و در آن، خیمة بزرگی با قبة خانهای است. پرسید: این خیمة کیست؟ گفتند: این خیمة امام زمان عجّلالله فرجه الشریف است. بهسرعت خود را بهمحضر آن بزرگوار رسانیده و از بدی حال و سختی عیال، بهآن حضرت شکایت کرد و دعای گشایش خواست. حضرت او را بهیکی از سادات از فرزندان خویش راهنمایی و بهچادر او اشاره فرمود. ملّا محمّدصادق طبق دستور حضرت بهآن خیمه رفت و متوجه شد که آن سیّدِ صاحبِ خیمه، سیّد محمّد سلطان آبادی، پدر سیّد باقر است. هنگامی که وارد خیمه شد، دید سیّد محمّد روی سجّاده و مشغول دعا و قرائت است. سلام کرد و حوالة امام عصر عجل الله فرجه را بهاو گفت. سیّد محمد نیز دعای گشایشی بهاو تعلیم کرد. ملّامحمد صادق از خواب بیدار شد و با اینکه قبل از آن خواب بهخاطر موضوعی غیر قابل بیان، از سیّد محمّد نفرت داشت، نزد وی رفت. هنگامی که وارد بر او شد مشاهده کرد مانند عالم خواب، بر سجّادهاش ذکر و استغفار میکند. بر او سلام کرد و سیّد پاسخ سلام او را داد و لبخندی زد حاکی از اینکه از قضیّه مطلع است. آخوند ملا محمّدصادق از بدی حال و سختی عیال، بهوی شکایت کرد و دعای گشایش خواست. و سیّد بیدرنگ دعایی بهاو یاد داد و ملا محمّد صادق آن دعا را خواند و در زمان کوتاهی، دنیا از هر سو بهاو رو کرد. استاد ما، مرحوم ملّافتحعلی، همواره از سیّد محمّد سلطان آبادی، تعریف و تمجید زیادی میکرد و در اواخر عمر او را میدید و مدّتی شاگردش بود. امّا دعایی که سیّد در [خواب و] بیداری بهملّا محمّد صادق یاد داد، سه بخش است: 1-بعد از نماز صبح دست بر سینه بگذارد و هفتاد مرتبه بگوید: «یا فتّاح». میرزای نوری میفرماید: کفعمی در مصباح گفته است هرکه آن را بهجا آورد، خدا پرده از دلش بردارد. 2- مرحوم شیخ کلینی [اصول کافی، ترجمة سید هاشم رسولی، ص332، باب الدعاء للرّزق، ح3.] از اسماعیل بن عبدالخالق نقل میکند که مردی از اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در تشرّف بهمحضر آن حضرت تأخیر داشت، سپس خدمت حضرت آمد، رسول خدا علّت را جویا شد، عرض کرد: علّتش بیماری و ناداری است. حضرت بهاو فرمود: آیا بهتو دعایی را نیاموزم که بیماری و ناداریت را از بین ببرد؟ عرض کرد: چرا، ای رسول خدا، فرمود: بگو: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ تَوَکَّلْتُ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لا یَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً». اسماعیل میگوید: دیری نپایید که آن مرد، دوباره بهمحضر پیامبر صلّی الله علیه و آله رسید و عرض کرد: ای رسول خدا، خدا بیماری و ناداریم را بُرد. 3- ابن فهد حلّی، در ج1، ص268 عُدّة الداعی و نجاح الساعی، از امام رضا علیهالسلام نقل کرده است که حضرت فرمود: هرکه بعد از نماز صبح این دعا را بخواند، از خدا هیچ حاجتی را درخواست نکند مگر آنکه بر او آسان گردد، و خداوند عهدهدار آنچیزی خواهد شد که او را اندوهگین کرده است: «بِسْمِ اللَّهِ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أُفَوِّضُ أَمْرِی إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِیرٌ بِالْعِبَادِ، فَوَقَاهُ اللَّهُ سَیِّئَاتِ مَا مَکَرُوا، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ، فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إِلاَّ بِاللَّهِ، مَا شَاءَ اللَّهُ لاَ مَا شَاءَ النَّاسُ، مَا شَاءَ اللَّهُ وَ إِنْ کَرِهَ النَّاسُ، حَسْبِیَ الرَّبُّ مِنَ الْمَرْبُوبِینَ، حَسْبِیَ الْخَالِقُ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ، حَسْبِیَ الرَّازِقُ مِنَ الْمَرْزُوقِینَ، حَسْبِیَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ، حَسْبِی مَنْ هُوَ حَسْبِی، حَسْبِی مَنْ لَمْ یَزَلْ حَسْبِی، حَسْبِی مَنْ کَانَ مُذْ کُنْتُ لَمْ یَزَلْ حَسْبِی، حَسْبِیَ اللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ، عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ». ترجمة شیخ محمّدباقر کمرهای دارالسّلام، میرزا حسین نوری طبرسی، ج2، ص257.