یکی دیگر از اشعار معروف حبیبالله چایچیان، شعری در مدح امام رضا علیهالسلام است که بارها و بارها در قالبهای مختلف از رسانة ملی در خیابانهای مشهد و یا آهنگ پیشواز تلفن همراه، آن را شنیدهایم. آن سروده، شعر معروف «آمدم ای شاه پناهم بده/ خط امانی ز گناهم بده» است؛ شعری که «حسان» در مدح امام رضا علیهالسلام سرود و توسط مرحوم کریمخانی بهزیبایی اجرا شد. حبیب الله چایچیان در خصوص ماجرای سرودن این شعر گفته است: اشعارم عنایتی است که از سوی ائمة اطهار علیهمالسلام بهمن میشود. بهطور مثال، شعر «ای شاه پناه بده» که دربارة امام رضا علیهالسلام است، زمانی بهمن الهام شد که با مادرم بهمشهد رفته بودیم. مادرم همیشه ارادت ویژهای بهچهارده معصوم علیهمالسلام داشت. مادر دوبار پشت سر هم و در فاصلة زمانی نزدیک بههم سکته کرد. دکتر بهمن گفت: فردی که اینگونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند. آن موقع بهمادرم گفتم که چه آرزویی داری؟ او گفت: آرزوی من این است که یک بار دیگر حضرت رضا علیهالسلام را زیارت کنم. با اینکه راه رفتن برایش دشوار بود و حال خوبی نداشت، دو بازویش را گرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند و بهمشهد رفتیم. حرم مثل همیشه خیلی شلوغ بود. وارد شدن بهحرم مشکل و برای مادرم غیرممکن بود. گفتم: مادرجان! از همینجا سلام بدهی زیارت است. گفت: ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم بهدلمان نمیچسبد. گفتم: دلچسبیاش بهاین است که حضرت جواب بدهند. بازوی مادر را گرفته بودم و همینطور بهسمت ضریح حرکت میکردیم که در همین حال این شعر را سرودم: آمدم ای شاه، پناهم بده - خطِّ امانی ز گناهم بده - ای حَرمَت ملجأ درماندگان - دور مران از در و راهم بده - ای گل بیخار گلستان عشق - قرب مکانی چو گیاهم بده - لایق وصل تو که من نیستم -اِذن بهیک لحظه نگاهم بده. وقتی شعر به «تخلُّص» رسید، دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتوانست برود، خودش را بهضریح رساند و ضریح را بوسید. من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت، زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است. خبرگزاری فارس