در کتاب سراج القلوب مروی است که روزى شیطان ملعون در گوشة مسجدالحرام ایستاده بود، حضرت رسالت پناه صلّى الله علیه و آله در طواف مشغول بود؛ چون از طواف فارغ شد، ابلیس را دید که بسیار ضعیف و نزار شده. حضرت فرمود: ای ملعون، تو را چه رسیده که چنین ضعیف و نحیف شدهاى؟! گفت: یا حبیب الله، از دست امّتان تو بهجان آمدهام و همه وقت از درد ایشان گداخته میشوم و طاقت ندارم. آن حضرت فرمود: امّتان من با تو چه میکنند؟ گفت: یا رسول الله، پنج خصلت نیکو با ایشان است، من هر چه تلاش مىکنم که این ویژگیها را از ایشان بگیرم نمىتوانم. حضرت فرمود: آنها کدام است؟ عرض کرد: یا رسول الله، اوّل آن است که چون بهیکدیگر مىرسند سلام مىکنند و سلام، نامى از نامهاى خداوند است. پس هرکه سلام کند، حق تعالى او را سلامت دارد و از هر بلا و رنجى برهاند و هرکه سلام را جواب گوید، حق تعالی بر وی رحمت کند. دوّم آنکه مصافحه میکنند (هنگام ملاقات یکدیگر بههم دست مىدهند) و مصافحه را چندان ثواب است که هنوز دست از یکدیگر برنداشته باشند حق تعالى هر دو را رحمت کند. سوّم، در وقت غذا خوردن و ابتدا بهکارها «بسم الله الرّحمن الرّحیم» مىگویند و مرا از خوردن آن طعام و شرکت در آن دور مىکنند. چهارم، آنکه هر زمانی که سخن گویند و نیّتِ عملی کنند، «إن شاءالله» گویند و بهقضا و حکم پروردگار راضى شوند و من نتوانم آن کار را بر هم زنم، و رنج مرا ضایع کنند. پنجم، آنکه از صبح تا بهشام سعی بسیار در حقّ ایشان مىکنم و بهصدهزار مشقّت، ایشان را بهراه معصیت میدارم، باز چون شام مىشود، توبه مىکنند و رنج من ضایع میشود و از استغفار ایشان خدای تعالی همة گناهان ایشان را میبخشد و از همه بدتر و سختتر آن است که چون نام تو را مىشنوند بهآواز بلند بر تو «صلوات» مىفرستند و من چون ثواب صلوات مىبینم، بهتعجیل فرار مىکنم؛ زیرا که طاقت دیدن ثواب ندارم، و در هر جایی که اهل بیت تو را ببینند، ایشان را محبّت کنند و آن بهترین اعمال است؛ پس حضرت روی بهاصحاب کرد و فرمود: هرکس که یکی از این خصلتها را داشته باشد اهل بهشت است. أنوارالمجالس، ملا محمد حسین شهرابی اردستانی، ج1، مجلس سوّم، نماز، ص343.