رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

  • ۰
  • ۰

عن أبانٍ، قال سُلَیمٌ: کتبَ أبوالمختار بن أبی الصعق [یزید بن قیس بن یزید] إلى عمر بن الخطاب هذه الأبیات:

أبلغ أمیرالمؤمنین رسالة    فأنت أمین الله فی المال والأمر

وأنت أمین الله فینا ومن یکن    أمیناً لرب الناس یسلم له صدری

فلا تدعن أهل الرساتیق والقرى    یخونون مال الله فی الادم و الحمر

وأرسل إلى النعمان وابن معقل    وأرسل إلى حزم وأرسل إلى بشر

وأرسل إلى الحجاج واعلم حسابه    وذاک الذی فی السوق مولى بنی بشر

ولا تنسین التابعین کلیهما    و صهر بنی غذوان فی القوم ذا وفر

وما عاصم فیها بصفر عیابة    ولا ابن غلاب من رماة بنی نصر

واستلّ ذاک المال دون ابن محرز    وقد کان منه فی الرساتیق ذا وقر

فأرسل إلیهم یخبروک و یصدقوا    أحادیث هذا المال مَن کان ذا فکر

وقاسمهم أهلی فداؤک إنهم    سیرضون إن قاسمتهم منک بالشطر

ولا تدعونی للشهادة إننی    أغیب ولکنی أرى عجب الدهر

أرى الخیل کالجدران والبیض کالدمى وخطیة فی عدة النمل والقطر

ومن ربطة مطویة فی قرابها    ومن طى أبراد مضاعفة صفر

إذ التاجر الداری جاء بفأرة    من المسک راحت فی مفارقهم تجری

ننوب إذا نابوا ونغزو إذا غزوا     فإن لهم مالا و لیس لنا وفر.

فقال ابن غلاب المصری [ابن غلاب هو خالد بن الحرث من بنی دهمان کان على بیت المال بإصبهان]:

ألا أبلغ أبا المختار إنی أتیتُه    ولم أک ذا قربى لدیه ولا صهر

وما کان عندی من تراث ورثته    ولا صدقات من سبى ولا غدر

ولکن دراک الرکض فی کل غارة    وصبری إذا ما الموت کان وری السمری

بسابغة یغشى اللبان فضولها     أکفکفها عنی بأبیض ذی وقر.

قال سُلَیمٌ: فأغرم عمر بن الخطاب تلک السنة جمیعَ عُمّالِه أنصافَ أموالِهم لشعر  أبی المختار ولم یغرم قنفذ العدوی شیئاً، وقد کان من عُمّاله ورد علیه ما أخِذَ منه وهو عشرون ألف درهم ولم یأخذ منه عُشره ولا نصفَ عشره وکان من عُمّاله الذین أغرموا أبوهریرة، وکان على البحرین، فأحصى مالَه فبلغ أربعة وعشرون ألفاً، فأغرمه اثنی عشر ألفا. قال أبان: قال سُلَیمٌ: فلقیتُ علیّاً علیه‌السلام فسألتُه عمّا صَنَعَ عُمَرُ، فقالَ: هل تدری لِمَ کَفَّ عن قنفذ ولم یُغرِمهُ شیئاً؟ قلتُ: لا. قال: لأنه هو الذی ضربَ فاطمة علیهاالسلام بالسوط حین جائت لتحول بینی وبینهم، فماتت صلوات الله علیها وإنَّ أثر السوط لفی عَضُدِهَا مِثلَ الدُّملُجِ. کتاب سُلَیم بن قیس، الأنصاری، محمد باقر، ج1، ص221- بحارالأنوار، ج30، ص120، ح152-اَسرار آل محمد علیهم‌السلام.

سُلَیم (متوفّای 76 ه. ق.) می‌گوید: عُمَربن خطّاب در آن سال از همة عُمّالش (رؤسا، فرمانداران و حُکّام) نصف اموالشان را به‌خاطر شعر ابوالمختار (بن أبی الصعق یزید بن قیس بن یزید) اجباراً گرفت، ولی از قُنفذِ عدوی هیچ نگرفت در حالی که او هم از عُمّالش بود، و آنچه از او گرفته شده بود (بیست هزار درهم) به‌او بازگرداند و حتّی یک دَهُم و نصف یک دَهُم هم نگرفت. از جملة عُمّالش که مورد غرامت قرار گرفتند ابوهریره (والی بحرین) بود، اموالش را شمرد که به‌بیست و چهار هزار رسید و دوازده هزار آن را به‌عنوان غرامت از او گرفت. أبان ابن أبی عیّاش می‌گوید: سُلَیم بن قیس هلالی گفت: علی علیه‌السلام را ملاقات کردم و دربارة این کارِ (علّتِ استثنای قُنفذ از پرداخت غرامت توسّطِ) عمر، از آن حضرت سؤال کردم. فرمود: هیچ می‌دانی چرا نسبت به‌قُنفذ خودداری کرده و از او هیچ غرامت نگرفت؟ عرض کردم: نه، فرمود: زیرا او بود که فاطمه را با تازیانه زد؛ آن هنگام که آمده بود بین من و آنها فاصله شود، فاطمه سلام الله علیها از دنیا رفت در حالی که اثر تازیانه در بازویش مانند بازوبند باقی مانده بود. ترجمة کتاب سُلیم بن قیس هلالی، اسماعیل انصاری زنجانی خوئینی، ص329.

  • ۰۲/۰۶/۳۰
  • مرتضی آزاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی