رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

  • ۰
  • ۰

مُحَمَّدُ بْنُ عَلَاءٍ وَ سَعْدٌ الْإِسْکَافُ عَنْ سَعْدٍ قَالَ: کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام ذَاتَ یَوْمٍ إِذْ دَخَلَ عَلَیْهِ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْأَنْصَارِ مِنْ أَهْلِ الْجَبَلِ بِهَدَایَا وَ أَلْطَافٍ وَ کَانَ فِیمَا أُهْدِیَ إِلَیْهِ جِرَابٌ فِیهِ قَدِیدُ وَحْشٍ فَنَشَرَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قُدَّامَهُ ثُمَّ قَالَ خُذْ هَذَا الْقَدِیدَ فَأَطْعِمْهُ الْکَلْبَ فَقَالَ الرَّجُلُ وَ لِمَ فَقَالَ إِنَّ الْقَدِیدَ لَیْسَ بِذَکِیٍّ فَقَالَ الرَّجُلُ لَقَدِ اشْتَرَیْتُهُ مِنْ رَجُلٍ مُسْلِمٍ قَالَ فَرَدَّهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ فِی الْجِرَابِ کَمَا کَانَ ثُمَّ قَالَ لِلرَّجُلِ قُمْ فَأَدْخِلْهُ الْبَیْتَ فَضَعْهُ فِی زَاوِیَةِ الْبَیْتِ فَفَعَلَ وَ قَدْ تَکَلَّمَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ بِکَلَامٍ لَا أَعْرِفُهُ وَ لَا أَدْرِی مَا هُوَ فَسَمِعَ الرَّجُلُ الْقَدِیدَ وَ هُوَ یَقُولُ یَا عَبْدَ اللَّهِ لَیْسَ مِثْلِی یَأْکُلُهُ الْإِمَامُ وَ لَا أَوْلَادُ الْأَنْبِیَاءِ إِنِّی لَسْتُ بِذَکِیٍّ فَحَمَلَ الرَّجُلُ الْجِرَابَ حَتَّى مَرَّ عَلَى کَلْبٍ فَأَلْقَاهُ إِلَیْهِ فَأَکَلَهُ الْکَلْبُ. مناقب آل بی طالب، ابن شهرآشوب، ج4، ص222.

سعد اسکاف مى‌گوید: روزى نزد امام صادق علیه‌السّلام بودم که مردى از فرزندان انصار از اهالى جبل (کشورهاى اطراف خزر را جبل مى‌گفتند)، با هدایا وتحفه‌هایی که با خود آورده بود، وارد شد. در میان آن‌ها کیسه‌اى از گوشت نمک زده و خشک شده از حیوانات وحشی (مانند آهو، کل و قوچ) بود. حضرت آن را بیرون آورد و جلوی خود گذاشت فرمود: این گوشت را بگیر و به‌سگ بده. آن مرد عرض کرد: چرا؟ حضرت فرمود: چون گوشت ذبح شرعی نشده است. آن مرد گفت: آن را از مرد مسلمانى خریده‌ام! امام گوشت را به حال اولش، به‌کیسه برگرداند. بعد به‌آن مرد فرمود: برخیز و آن را به‌این اطاق ببر و در گوشه‌اى قرار بده. آن مرد نیز چنان کرد. امام علیهالسلام سخنی گفت که من آن را نفهمیدم و نمی دانم چه فرمود، در این لحظه آن مرد از گوشت شنید که گفت: «اى بندة خدا، امام و فرزندان پیامبران مانند مرا نمى‌خورند؛ چون من ذبح شرعی نشده‌ام (میته و مردار هستم). آن مرد، کیسه را برداشت (و با خود برد) تا به‌سگی رسید، آن را جلو سگ انداخت، و سگ آن را خورد.

  • ۰۳/۰۱/۰۵
  • مرتضی آزاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی