مرحوم میرزا محمد تنکابنى (مؤلّف قصص العلماء) مىگوید: از جمله کراماتى که بهچشم خود از خاندان پیامبر صلّی الله علیه و آله مشاهده کردم این است: در سالى بهزیارت صدیقة صغری، حضرت فاطمة معصومه علیهاالسلام مشرف شدم و همیشه مقدار معیّنى پول بههمراه داشتم. شبى که شب جمعه بود، خواستم بهخُدّامِ حرم پول بدهم، چون تاریک بود، اشتباهاً دو عدد سکة طلا دادم. وقتى که بهمنزل برگشتم دیدم کیسه خالى است. صبح جمعه، همان کیسه را بیرون آوردم که در آن پولى بهجهت مخارج روزانه بگذارم، دیدم دو عدد سکة طلا در میان کیسه است، با اینکه در آن شب، کیسه خالی بود و هیچکس را در آن تصرّفى نبود. مردان علم در میدان عمل، سیّد نعمت الله حسینی، ج5، ص364.