صبح جمعه، وقتی مجلس روضه در خانه برگزار میشد، همان جلوی در مینشست. هرکس وارد میشد جلوی پای او ایستاده و با خوشرویی از او استقبال میکرد؛ فرقی نداشت چه کسی باشد. اگر کودک بود، برایش دعایی میخواند و نوازشش میکرد. گاه میگفت روضۀ علیاصغر علیهالسلام را بخوانند. یک روز جمعه، در بین روضه در باز شد، آقا برخاست و دست بر سینه احترام گذاشت. نگاه که کردم کسی را ندیدم! تعجب کردم! آقا که نشست تازه متوجه شدم، کودکی وارد شده بود که بهنظر بیش از ده سال نداشت! مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدس سره بهنقل از این بهشت، آن بهشت، ص۵٧.