رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

  • ۰
  • ۰

عن أبی محمد العسکری علیه‌السلام أنَّه قالَ: لَمَّا جَعَلَ المأمونُ إلى علیِّ ابنِ موسى الرِّضا علیهالسلام ولایةَ العَهدِ، دخل علیه آذِنُهُ فقال: إنَّ قوماً بالبابِ یستأذنونَ علیکَ، یقولون: نَحنُ مِن شیعةِ عَلِیٍّ عَلَیهِ‌السَّلَامُ. فَقَالَ: أنا مَشغُولٌ فَاصرِفهُم! فَصَرَفَهُم إلى أن جاءوا هکذا یقولون ویصرفُهُم شهرین، ثم أیَسُوا من الوصولِ، فقالوا: قل لمولانا إنَّ شیعةَ أبیک علیِّ بن أبی طالب علیه‌السلام قد شمتَ بنا أعداؤُنا فی حجابِک لنا، ونحن ننصرف عن هذه الکرة، ونهربُ من بلادنا خجلاً وأنفةً مما لحقنا، وعجزاً عن احتمال مضض ما یلحقنا من أعدائِنا. فقال علی بن موسى علیهماالسلام: إئذن لهم لیدخلوا، فدخلوا علیه فسلَّموا علیه فلم یَرُدَّ علیهم، ولم یأذن لهم بالجلوس، فبقوا قُیَّاماً. فقالوا: یابنَ رسولِ الله، ما هذا الجفاءُ العظیمُ، والاستخفافُ بعد هذا الحجابِ الصَّعبِ، أیُّ باقیةٍ تبقى مِنَّا بعدَ هذا؟ فقال الرضا علیه‌السلام: اقرؤا: «وما أصابکم من مصیبةٍ فبما کسبت أیدیکم ویعفو عن کثیرٍ» سورة شورى (42) آیه30. واللهِ ما اقتدیتُ إلا بربِّی عزَّوجلَّ وبرسوله وبأمیرالمؤمنین ومَن بعده من آبائی الطاهرین علیهم‌السلام، عتبوا علیکم فاقتدیتُ بهم. قالوا: لماذا یابنَ رسولِ الله؟ قال: لدعواکم أنَّکم شیعةُ أمیرالمؤمنین! ویحَکُم! إنَّ شیعتَه: الحسنُ والحسینُ وسلمانُ، وأبوذرٍّ، والمقدادُ، وعمَّارُ، ومحمَّدُ بن أبی بکرٍ الذین لم یُخالِفوا شیئاً من أوامره، وأنتم فی أکثر أعمالکم له مخالفونَ، وتُقَصِّرون فی کثیرٍ من الفرائضِ وتَتَهاونونَ بعظیمِ حقوقِ إخوانِکم فی اللهِ، وتتقون حیث لا تجبُ التقیةُ، وتترکون التقیةَ حیث لا بدَّ من التقیة، لو قلتُم: إنکم موالیه ومحبُّوه، والموالون لأولیائه والمعادون لأعدائه، لم أنکِرهُ من قولکم، ولکن هذه مرتبةٌ شریفةٌ ادعیتموها إن لم تُصَدِّقُوا قولَکم بفِعلِکم هلَکتُم، إلا أن تتدارَکَکُم رحمةُ ربکم. قالوا: یابن رسول الله! فإذاً نستغفر الله ونتوب إلیه من قولنا بل نقول کما علَّمنا مولانا: نحن محبوکم ومحبوا أولیائکم، ومعادوا أعدائکم. قال الرضا علیه‌السلام: فمرحبا بکم إخوانی، وأهلَ ودّی، ارتفعوا! فما زال یَرفعهم حتى ألصقهم بنفسه. ثم قال لحاجبه: کم مرة حجَبتَهم؟ قال: ستِّینَ مرةً. قال: فاختلِف إلیهم ستِّینَ مرةً متوالیةً، فسلِّم علیهم وأقرأهُم سلامی فقد مَحَوا ما کان من ذنوبِهم باستغفارِهم وتوبتِهم، واستحقوا الکرامةَ لمحبتهم لنا وموالاتهم، وتفقَّد أمورَهم وأمورَ عیالاتهم، فأوسِعهُم نفقاتٍ ومبراتٍ وصلاتٍ ودفعِ مَعَرَّاتٍ. الإحتجاج، الطبرسی، أبومنصور، ج2، ص458، ح317. با استفاده از فرمایشات آیت‌الله جرجانی.

از امام حسن عسکری علیه‌السلام نقل شده است که فرمود: بعد از آن‌که مأمون ولایتعهدی را به‌‌امام رضا علیه‌السلام واگذار کرد، روزی دربان آن حضرت نزد ایشان آمد و عرض کرد: جمعی آمده‌اند جلوی در و اجازة ورود می‌خواهند، آنان می‌گویند: ما جزء شیعیان علی علیه‌السلام هستیم، فرمود: من کار دارم، آن‌ها را رد کن، دربان هم آنان را برگرداند، تا این‌که به‌همین صورت می‌آمدند و همین ادّعا را می‌کردند و دربان آنان را رد می‌کرد و این کار دو ماه طول کشید، در آخر از دیدار با امام علیه‌السلام ناامید شدند و به‌دربان گفتند: به‌مولایمان بگو: ما شیعیان پدرت، علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام، هستیم و دو ماه است می‌آییم و شما اجازه نمی‌دهید. این مایة خوشحالی دشمنانمان خواهد شد، و دیگر می‌خواهیم برگردیم و از شرم و حیا و نجات از ملامت‌هایی که به‌ما خواهد رسید، و ناتوانی از تحمّلِ دردِ این مصیبت بزرگی که از جانب دشمنانمان به‌ما می‌رسد، از شهرمان فرار می‌کنیم، حضرت با شنیدن این سخنان از دربان خویش به‌او فرمود: به‌آنان اجازة ورود بده، آنان وارد شدند و بر آن حضرت سلام کردند، ولی حضرت جواب سلام آنان را نداد، و اجازة نشستن هم به‌آنان نداد، و همین‌طور ایستاده در جای خود ماندند. عرض کردند: ای پسر رسول خدا، (علّتِ) این بی‌وفایی بزرگ و سبک شمردن بعد از دوماهِ سختِ اجازة ورود ندادن، چیست؟ دیگر بعد از این، چه آبرویی برای ما باقی می‌ماند؟ امام رضا علیه‌السلام فرمود: (در جواب خود) این آیه را بخوانید: «و آنچه رنج و بلا به‌شما می‌رسد همه بر اثر اعمال زشت خود شما است»، به‌خدا قسم من پیروی نکردم مگر از پروردگار عزوجل، رسولش، امیرالمؤمنین و پدران پاکم بعد از آن حضرت علیهم‌السلام، آنان شما را ملامت و سرزنش کردند و من هم از آن‌ها پیروی کردم، عرض کردند: برای چه ای پسر رسول خدا؟! فرمود: برای این ادّعای شما که خود را از شیعیان امیرالمؤمنین می‌شمارید! وای بر شما! شیعیان علی؛ حسن، حسین، سلمان، ابوذر، مقداد، عمّار و محمد بن ابی‌بکر، هستند، که با هیچ‌یک از دستورات آن حضرت مخالفت نکردند، در حالی که شما در بیشترِ کارهایتان با آن حضرت مخالفید، و در انجام بسیاری از واجباتتان تقصیر کارید، و حقوقِ بزرگِ برادرانِ دینیِ خود را سبک می‌شمارید، و در جایی که نباید تقیّه کرد، تقیّه می‌کنید، و در جایی که باید تقیّه کنید از انجام آن سر باز می‌زنید، اگر بگویید: شما از دوستان آن حضرت و دوستان دوستانش و دشمنان دشمنانش هستید، من این سخن شما را رد نمی‌کنم، ولی این مقامِ بلندی است که شما آن را ادّعا کردید، که اگر سخنتان را با عملتان تأیید نکنید هلاک شده‌اید، مگر آن‌که آمرزشی از جانب پروردگارتان شامل حالتان شود، عرض کردند: ای پسر رسول خدا، (حال که متوجّه گناه خود شدیم)، استغفار می‌کنیم و از حرفی که زدیم به‌سوی او توبه می‌کنیم، و به‌جای آن، همان سخنی را می‌گوییم که مولایمان فرمود: ما از دوستان شما و از دوستانِ دوستانِ شما و از دشمنانِ دشمنانِ شما، هستیم، امام رضا علیه‌السلام فرمود: اکنون، خوش آمدید، ای برادران و دوستان صمیمی‌ام، بیایید جلو، و آن‌قدر آن‌ها را به‌سوی خود فراخواند که آن‌ها را به‌خود چسبانید، آن‌گاه به‌دربانِ خود فرمود: چند بار اینان را بازگرداندی؟ عرض کرد: شصت بار. فرمود: حال شصت بار پشت سر هم نزدشان برو و بر آنان سلام کن و سلام مرا هم به‌آنان برسان؛ زیرا آنان با استغفار و توبة خود آثار گناهانشان را پاک کردند، و به‌خاطر دوستی و محبّتِ ما، مستحقِّ احترام شده‌اند، پس حالِ خود وخانوادة آنان را بپرس و به‌آنان خرجی، خیرات و هدایایی بده و آثار سوء گناهانش را برطرف کن.

  • ۰۳/۰۵/۲۱
  • مرتضی آزاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی