مرحوم آقا نجفی قوچانی رضوان الله تعالی علیه، ضمن گزارش ماجراهای دورانِ طلبگیِ خود، در اصفهان مینویسد: ... در این حجرة تازه که حجرههامان بههم وصل بود، از میان طاقچه سوراخ کردیم و ریسمانی در آن کشیدیم که یک سرِ ریسمان در حجرۀ رفیق بود و یک سرِ آن در حجرۀ من. وقتِ خواب، آن سر را رفیق بهپا یا دستِ خود میبست و این سرِ ریسمان را من بهدستِ خود میبستم که سحر هرکدام زودتر بیدار شدیم، دیگری را بدون اینکه صدایی بزنیم بهتوسّطِ ریسمان بیدار کنیم، که مبادا طلبهای از صدای ما بیدار شود و راضی نباشد. فضایل و برکات نماز شب، مُهری، محمّد جواد، ص62. کتابخانة مدرسة فقاهت.
- ۰۳/۰۷/۰۴