سیّدعلی دزفولی، از یکی از خویشاوندانش نقل کرده است: در نجف اشرف، بهسببِ فقری که داشتم، خدمت شیخ انصاری رسیدم و او را از حالم آگاه ساختم. شیخ فرمود: در حال حاضر از وجوه شرعی چیزی نزد من نیست، ولی نزد فلانی برو و بگو دوسال نمازِ استیجاری بهتو بدهد. پول آنها را برای خود بردار؛ نمازها را من میخوانم! دریای فقاهت، سیّدعبدالرّضا موسوی، ص42، بهنقل از زندگانی و شخصیّت شیخ انصاری، ص106؛ سیمای فرزانگان، ص361؛ فقهای نامدار، ص329 داستان را بهشکل دیگری نقل کرده است.
- ۰۳/۰۷/۰۶