یکی از شاگردان شیخ نقل میکند: وقتی مقدّماتِ سطوح را بهپایان رساندم، برای تکمیل تحصیلات بهنجف اشرف و بهمجلس درس شیخ رفتم، ولی مطالب شیخ را هیچ نمیفهمیدم. خیلی از این حالت ناراحت بودم و هرچه تلاش میکردم، سودی نمیبخشید. سرانجام بهحضرت امیر علیهالسلام متوسّل شدم. شبی در خواب، خدمت آن حضرت رسیدم و حضرت «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را در گوش من قرائت فرمود. صبحِ فردا چون در مجلسِ درس حاضر شدم، درس را خوب فهمیدم. هر روز نزدیکتر میرفتم تا جایی که در آن مجلس بحث میکردم. روزی در درسِ شیخ بسیار اشکال کردم. پس از پایانِ درس، خدمت ایشان رسیدم؛ شیخ آهسته در گوشم فرمود: آن کسی که «بسم اللّه» را در گوش تو خواند، تا «و لا الضّالین» را در گوش من خوانده است. من از این قضیّه بسیار تعجّب کردم؛ زیرا تا آن روز این مطلب را بهکسی نگفته بودم! دریای فقاهت، سیّدعبدالرّضا موسوی، ص55، بهنقل از زندگانی و شخصیّتِ شیخ انصاری، ص130؛ نامداران راحل، ص103؛ مفاخرخوزستان، ص58.