رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

  • ۰
  • ۰

عَنْ مُحَمَّدِ ابنِ قیسٍ، قال: کان النَّبیُّ صلّى الله علیه وآله إذا قدم من سفرٍ بدأ بفاطمةَ علیهاالسلام، و فدخل علیها، فأطال عندها المکثَ، فخرج مرةً فی سفرٍ فصنعتْ فاطمة علیهاالسلام مسکتین مِن ورقٍ وقلادةٍ وقرطین وستراً لباب البیت لقدوم أبیها وزوجها علیهماالسلام، فلمّا قَدِمَ رسولُ الله صلّى الله علیه و آله، دخل علیها، فوقف أصحابُه على الباب لا یَدرونَ أیَقفون أو یَنصرفون لطولِ مکثِه عندها، فخرج علیهم رسولُ الله صلّى الله علیه وآله وقَد عُرِفَ الغَضَبُ فی وجهِه حتّى جلس عند المنبرِ، فظنّتْ فاطمة علیهاالسلام أنَّهُ إنَّما فَعَلَ ذلک رسولُ الله صلّى الله علیه وآله لِمَا رأىَ مِنَ المِسکتینِ والقلادةِ والقرطینِ والسِّترِ، فنزعتْ قلادَتَها وقرطیهَا ومسکتیهَا، ونزعتِ السترَ، فبعثتْ به إلى رسولِ الله صلّى الله علیه وآله، وقالتْ للرَّسول: قُل له صلّى الله علیه وآله: تقرأ علیکَ ابنتُک السلامَ، وتقولُ: اجعَل هذا فی سبیل اللهِ. فلمَّا أتاه وخبَّره، قال صلّى الله علیه وآله: فعلتْ فداها أبوها - ثلاثَ مرّاتٍ - لیستْ الدُّنیَا مِنْ مُحَمَّدٍ وَلا مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ، وَلَوْ کَانَتِ الدُّنْیَا تَعْدِلُ عِنْدَ اللِّهِ مِنَ الْخَیْرِ جِنَاحَ بَعُوضَةٍ مَا أسْقَى مِنْهَا کافراً شربةَ ماءٍ، ثُمَّ قَامَ فَدَخَلَ عَلَیْهَا. الأمالی للصدوق، المجلس الحادی و الأربعون، ص234، ح7.

از محمّد بن قیس نقل شده است که گفت: شیوة پیامبر صلّى الله علیه وآله این‌گونه بود که هرگاه از سفری برمی‌گشت اوّل بر فاطمه وارد می‌شد، پس نزدِ او می‌رفت و مدّتِ مدیدی پیشِ او می‌ماند. پس پیامبر به‌سفری رفت، و فاطمه سلام الله علیها به‌احترام ورودِ پدر و شوهرش از سفر، دو دستبند نقره و یک گردنبند و دو گوشواره برای خود، و پرده‌ای هم برای درِ خانه درست کرد. چون رسول خدا وارد شد به‌خانة فاطمه سلام الله علیها رفت، و چون مدّتِ اقامتِ آن حضرت در نزدِ حضرت فاطمه طولانی شد، اصحاب، بر درِ خانه ایستادند؛ چون نمی‌دانستند که بایستند یا بروند؟ پیامبر از خانه بیرون آمد و در حالی که عصبانیّت از چهرهاش نمایان بود، با اصحاب حرکت کرد، تا این‌که کنار منبر نشست. فاطمه سلام الله علیها حدس زد که علّتِ تغییرِ رفتار پیامبر صلّى الله علیه وآله، مشاهدة آن دو دستبندِ نقره، گردنبند، دو گوشواره و پرده‌ بوده است، لذا فوراً دو دستبند، گردنبند، و دو گوشواره را درآورد و پرده را هم بازکرد، و همه را توسّطِ یک نفر برای پیامبر صلّی الله علیه و آله ارسال کرد و به‌آن شخص گفت: به‌رسول خدا صلّی الله علیه و آله بگو: دخترت بر تو سلام می‌رساند و می‌گوید: این‌ها را در راه خدا انفاق فرمایید. هنگامی که آن شخص نزدِ پیامبر آمد و مطالب را به‌عرض ایشان رساند، رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: چنین کرد پدرش قربانش، چنین کرد پدرش قربانش، چنین کرد پدرش قربانش! دنیا برای محمّد و آل محمّد نیست، و اگر دنیا به‌اندازة بالِ پشه‌ای ارزش داشت، یک جرعه از آن را به‌کافری نمی‌نوشاند، سپس برخاست و نزدِ فاطمه سلام الله علیها رفت.   

  • ۰۳/۰۷/۱۴
  • مرتضی آزاد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی