حدث بعض الأعاظم دام تأییده، حقایق الاصول، ج1، ص95: أنه حضر یوما منزل الآخوند (ملا فتح علی قدس سره) مع جماعة من الأعیان منهم السید إسماعیل الصدر (ره) و الحاج النوری صاحب المستدرک (ره) و السید حسن الصدر دام ظله فتلا الآخوند رحمة الله علیه قولَه تعالى: «وَ اعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَ لکِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیْکُمُ الْإِیمانَ وَ زَیَّنَهُ فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَرَّهَ إِلَیْکُمُ الْکُفْرَ وَ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْیانَ أُولئِکَ هُمُ الرَّاشِدُونَ». سورة الحجرات (49) الآیة 7. ثم شرع فی تفسیر قوله تعالى فیها: حبب إلیکم ... الآیة و بعد بیان طویل فسرها بمعنى لما سمعوه منه استوضحوه و استغربوا من عدم انتقالهم إلیه قبل بیانه لهم، فحضروا عنده فی الیوم الثانی ففسرها بمعنى آخر غیر الأول فاستوضحوه أیضا و تعجبوا من عدم انتقالهم إلیه قبل بیانه، ثم حضروا عنده فی الیوم الثالث فکان مثل ما کان فی الیومین الأولین و لم یزالوا على هذه الحال کلما حضروا عنده یوما ذکر لها معنى إلى ما یقرب من ثلاثین یوما فذکر لها ما یقرب من ثلاثین معنى و کلما سمعوا منه معنى استوضحوه. و قد نقل الثقات لهذا المفسر کرامات قدس الله روحه. رنگارنگ یا کشکول درویشی، محسنى، شیخ محمد آصف، ج2، ص417.
آیتالله حکیم در حقایقالاصول از بعضى اساتید خود (مرحوم نایینى) نقل مىکند که من با جماعتى از اعیان، مانند سید اسماعیل صدر رحمة الله علیه، حاج نورى صاحب مستدرک رحمة الله علیه، سید حسن صدر دام ظلُّه و ... روزى در منزل آخوند ملا فتحعلى [سلطان آبادی] قُدِّس سِرُّه حاضر شدیم، بعد ایشان این آیه را قرائت کرد که خداوندِ متعال مىفرماید: «و بدانید رسول خدا در میان شماست؛ هرگاه در بسیارى از کارها از شما اطاعت کند، بهمشقّت خواهید افتاد؛ ولى خداوند ایمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دلهایتان زینت بخشیده، و (بهعکس) کفر و فسق و گناه را منفورتان قرار داده است؛ کسانى که داراى این صفاتند هدایت یافتگانند!». بعد در تفسیر جملة «حبب إلیکم الإیمان» شروع کرد و بعد از بیان طویلى این جمله را بهمعنایى تفسیر کرد که وقتى ما آن را از ایشان شنیدیم خیلى واضح بود، بهقسمى که ما تعجّب کردیم که این معنا چگونه قبل از بیان ایشان در ذهن ما حاضر نشده است. بعد در روز دوّم نیز نزدِ ایشان حاضر شدیم بعد ایشان آن را تفسیرِ دیگر کرد که بهنظر ما خیلى واضح بود و از اینکه این معنا قبل از بیان ایشان بهذهن ما نرسیده بود تعجّب کرده بودیم. بعد روز سوّم نزد ایشان حاضر شدیم که مثل دو روزِ اوّل همان واقعه تکرار شد. این وضعیّت ادامه پیدا کرد که هر زمان نزدِ ایشان حاضر مىشدیم براى آیه، یک معناى جدید بیان مىکرد تا اینکه نزدیک بهسى روز رسید و ایشان در مورد این جمله نزدیک بهسىمعنا ذکر کرد، و هر معنایى را که ذکر مىکرد بهنظرِ ما واضح و روشن بود. براى این مفسّر (ملا فتحعلى) افرادِ موردِ اطمینان، کرامات دیگر نیز نقل کردهاند.
- ۰۳/۰۷/۱۶