رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

۳۹۵ مطلب با موضوع «روایات اخلاقی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

روایت79-کلید فهم قرآن

الإمام الکاظم علیه‌السلام: نَحنُ مِفتاحُ الکِتابِ، فَبِنا نَطَقَ العُلَماءُ، ولَولا ذلِکَ لَخَرِسوا. اهل بیت علیهم‌السلام در قرآن و حدیث مترجم، محمّدی ری شهری، ج1، ص244، ح338. موضوع مورد بحث استاد جرجانی در تاریخ 6/2/1402 به‌مناسبت هشتم شوال، سالروز تخریب حرم‌های اهل بیت علیهم‌السلام در بقیع.

امام کاظم علیه‌السلام فرمود: ما کلید (دسترسی و فهم) قرآن هستیم، به‌برکت ما دانشمندان می‌توانند سخن بگویند، و اگر ما نبودیم آنان گنگ و لال می‌شدند.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عنه علیه‌السلام: نَحنُ أصلُ کُلِّ خَیرٍ، ومِن فُروعِنا کُلُّ بِرٍّ، فَمِنَ البِرِّ: التَّوحیدُ، والصَّلاةُ، والصِّیامُ، وکَظمُ الغَیظِ، والعَفوُ عَنِ المُسیءِ، ورَحمَةُ الفَقیرِ، وتَعَهُّدُ الجارِ، والإِقرارُ بِالفَضلِ لِأَهلِهِ، وعَدُوُّنا أصلُ کُلِّ شَرٍّ، ومِن فُروعِهِم کُلُّ قَبیحٍ وفاحِشَةٍ، فَمِنهُمُ: الکَذِبُ، والبُخلُ، والنَّمیمَةُ، والقَطیعَةُ، وأکلُ الرِّبا، وأکلُ مالِ الیَتیمِ بِغَیرِ حَقِّهِ، وتَعَدِّی الحُدودِ الَّتی أمَرَ اللّه ُ، ورُکوبُ الفَواحِشِ ما ظَهَرَ مِنها وما بَطَنَ، والزِّنا، والسَّرِقَةُ، وکُلُّ ما وافَقَ ذلِکَ مِنَ القَبیحِ. فَکَذَبَ مَن زَعَمَ أنَّهُ مَعَنا وهُوَ مُتَعَلِّقٌ بِفُروعِ غَیرِنا. اهل بیت علیهم‌السلام در قرآن و حدیث مترجم، محمّدی ری شهری، ج1، ص244، ح337.

امام صادق علیه السلام فرمود: ما ریشة هرگونه خیرى هستیم و هر نیکى از شاخ و بر ماست، از این نیکی‌هاست: یکتاپرستى، نماز، روزه، فرو خوردن خشم، گذشت از بدى‌کننده، مهربانی بر محتاج، پرداختن به‌کار همسایه، اقرار به‌فضیلت برای صاحبان فضیلت، و دشمن ما ریشة هرگونه بدى است و هر زشتى و پلیدکارى از شاخ و بر ایشان است که از جمله آن‌هاست: دروغ، تنگ‌چشمى، سخن‌چینى، گسستن پیوند، رباخوارى، خوردن نارواى مال یتیم، عبور کردن از حدودى که خداوند به‌آنها دستور داده است، ارتکاب پنهان و پیداى پلیدکارى، زنا، دزدى و هرکار زشتى که با این‌ها همسو باشد؛ پس دروغ گفته هرکه گمان برده با ماست و به‌شاخه‌هاى دیگران چنگ زده است.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عنه علیه‌السلام: إنّا لَنَعرِفُ الرَّجُلَ إذا رَأَیناهُ بِحَقیقَةِ الإیمانِ وحَقیقَةِ النِّفاقِ. اهل بیت علیهم‌السلام در قرآن و حدیث مترجم، محمّدی ری شهری، ج1، ص242، ح330.

امام باقر علیه‌السلام فرمود: ما هرگاه فردى را ببینیم، حقیقت ایمان وحقیقت نفاق را در او تشخیص می‌دهیم.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عنه علیه‌السلام: نَحنُ مَن بِنا یُفتَحُ، وبِنا یُختَمُ، ونَحنُ أئِمَّةُ الهُدى، ونَحنُ مَصابیحُ الدُّجى، ونَحنُ مَنارُ الهُدى، ونَحنُ السّابِقونَ، ونَحنُ الآخِرونَ. اهل بیت علیهم‌السلام در قرآن و حدیث مترجم، محمّدی ری شهری، ج1، ص242، ح329.

امام باقر علیه‌السلام فرمود: ما کسانى هستیم که (دین) با ما آغاز و با ما پایان مى‌پذیرد، ما امامان هدایت و چراغ‌هاى تاریکى و گلدستة رهنمایى هستیم، ماییم نخستینیان و پایانیان.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عن خیثمة عن أبى‌جعفر علیه‌السلام قال: نحن شجرةُ النبوةِ وبیتُ الرحمة ومفاتیحُ الحکمه ومعدنُ العلم وموضعُ الرسالة ومختلفُ الملائکة وموضعُ سرِّ اللهِ ونحن ودیعةُ الله فی عباده ونحن حرمُ الله الأکبر ونحن عهد الله فمن وفا بذمتنا فقد وفا بذمةِ الله، ومن وفا بعهدنا فقد وفا بعهدِ الله و من خفرنا فقد خفر ذمةَ الله وعهدَه. بصائرالدرجات، ط مؤسسة الاعلمی، الصفار القمی، محمد بن الحسن، ج1، ص77.

خثیمه می‌گوید: امام باقر علیه‌السلام فرمود: ما درخت نبوت، و خانة رحمت، و کلیدهای حکمت و سرچشمة دانش، و جایگاه رسالت، و محل آمد و شد فرشتگان، و محل نهادن رازهای خداوند، و امانت خداوند در میان بندگانش، و حرم بزرگتر خداوند و پیمان خداوند، هستیم، پس هرکس به‌پناه دادن به‌ما، وفا کند، پس به‌تحقیق به‌پناه دادن به‌خداوند، وفا کرده، و هرکس به‌پیمانی که با ما بسته وفا کند پس به‌پیمانی که با خدا بسته وفا کرده است، و هرکس پیمانی را که با ما بسته بشکند و به‌ما مکر کند، در حقیقت پیمانی را که با خدا بسته، شکسته و با خداوند مکر و نیرنگ کرده است.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

روایت74-اسم اعظم

رُوِیَ أنَّ علیَّ بنَ الحسینِ علیهما‌السلامُ قال: کنتُ أدعُو اللهَ سبحانه سنةً عقیبَ کلِّ صلاةٍ أن یُعَلِّمَنِی الإسمَ الأعظمَ، فبینا أنا ذاتَ یومٍ قد صلَّیتُ الفجرَ إذ غلبتنی عینایَ وأنا قاعدٌ وإذاً أنا برجلٍ قائمٍ بین یدیَّ یقولُ لی: سألتَ اللهَ تعالى أن یُعَلِّمَکَ الإسمَ الأعظمَ، قلتُ: نعم، قال: قُل: اللهُمَّ إنِّی أسألُکَ باسمِ اللهِ اللهِ اللهِ اللهِ اللهِ الَّذِی لا إلَهَ إلَّا هُوَ رَبُّ العرشِ العظیمِ، قال: فواللهِ ما دعوتُ لها لشیءٍ إلَّا رأیتُ نُجحَهُ. مکارم‌الأخلاق، الطبرسی، رضی الدین، فی اسم اللهِ الأعظم، ج1، ص352.

روایت شده است که امام سجاد علیه‌السلام فرمود: یک سال در تعقیب هر نماز، دعا می‌کردم و از خداوند سبحانه می‌خواستم که به‌من اسم اعظم را بیاموزد، تا آن‌که روزی نماز صبح را خواندم و در حالی که ایستاده بودم، چشمانم را خواب گرفت، در آن هنگام مردی را دیدم که جلوی من ایستاده است و به‌من می‌گوید: از خداوند متعال خواستی که به‌تو اسم اعظم را بیاموزد؟ گفتم: آری، فرمود: بگو: «اللهُمَّ إنِّی أسألُکَ باسمِ اللهِ اللهِ اللهِ اللهِ اللهِ الَّذِی لا إلَهَ إلَّا هُوَ رَبُّ العَرشِ العَظِیمِ». امام سجّاد می‌فرماید: پس به‌خدا قسم، این دعا را برای هیچ حاجتی نخواندم مگر آن‌که خواسته‌ام اجابت گردید.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ قَالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیهماالسلام‌ مَا یَنْقِمُ النَّاسُ مِنَّا فَنَحْنُ وَ اللَّهِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ بَیْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِکَةِ. الکافی، ط الاسلامیة، الشیخ الکلینی، ج1، ص221.

ابوجارود می‌گوید: امام سجاد علیه‌السلام فرمود: چرا مردم با ما دشمنی می‌کنند؟! پس ما به‌خدا قسم، درخت نبوّت (نبوّت همة پیامبران به‌ما برمی‌گردد؛ زیرا انتصاب هر پیامبری به‌این مقام، از طرف پروردگار، مشروط به‌اقرار و پذیرش نبوّت پیامبر آخرالزّمان و امامت جانشینان او بوده است) و خانة رحمت، و معدن دانش، و محلّ آمد و شد فرشتگان هستیم.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنْ أَبِی الرَّبِیعِ الشَّامِیِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام:‌ مَنْ أُعْجِبَ بِنَفْسِهِ هَلَکَ، وَ مَنْ أُعْجِبَ بِرَأْیِهِ هَلَکَ، وَ إِنَّ عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ علیه‌السلام قَالَ: دَاوَیْتُ الْمَرْضَى فَشَفَیْتُهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أَبْرَأْتُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَالَجْتُ الْمَوْتَى فَأَحْیَیْتُهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَالَجْتُ الْأَحْمَقَ فَلَمْ أَقْدِرْ عَلَى إِصْلَاحِهِ، فَقِیلَ: یَا رُوحَ اللَّهِ وَ مَا الْأَحْمَقُ؟ قَالَ: الْمُعْجَبُ بِرَأْیِهِ وَ نَفْسِهِ، الَّذِی یَرَى الْفَضْلَ کُلَّهُ لَهُ لَا عَلَیْهِ وَ یُوجِبُ الْحَقَّ کُلَّهُ لِنَفْسِهِ وَ لَا یُوجِبُ عَلَیْهَا حَقّاً فَذَاکَ الْأَحْمَقُ الَّذِی لَا حِیلَةَ فِی مُدَاوَاتِهِ‌. الإختصاص، الشیخ المفید، ص221. استاد جرجانی، 27/1/1402، منزل خودشان.

ابوربیع شامی می‌گوید: امام صادق علیه‌السلام فرمود: هرکس خودپسند باشد، هلاک شده است، و هرکس خود رأی باشد، به‌فنا رفته است، و همانا عیسی بن مریم علیه‌السلام گفت: بیماران را معالجه کردم و به‌اذن خدا شفایشان دادم، و به‌اذن خدا، نابینای مادرزاد و آنکه دچاربیمارى پیسى بود را خوب کردم، و مرده‌ها را  معالجه کردم و به‌اذن خدا آنان را زنده کردم، و احمق را معالجه کردم، ولی نتوانستم اصلاحش کنم! سؤال شد: یا روح‌الله، احمق کیست؟ فرمود: خودرأی و خودپسند؛ آن‌که تمام برتری را از آن خود می‌داند و هیچ‌کس را از خود برتر نمی‌داند، و تمام حق را به‌خود می‌دهد، و هیچ وظیفه‌ای برای خود قائل نیست، این شخص همان احمقی است که هیچ راهی برای درمانش وجود ندارد!        

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: طُوبَى لِمَنْ رَآنِی، وَ طُوبَی لِمَنْ رَأَى مَنْ رَآنِی، وَ طُوبَى لِمَنْ رَأَى مَنْ رَأَى مَنْ رَآنِی. الأمالی، ط دار الثقافة، الشیخ الطوسی، ج1، ص440.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خوشا به‌حال کسی که خودش مرا ببیند، و خوشا به‌حال کسی که دیدارکنندة مرا ببیند، و خوشا به‌حال کسی که دیدارکنندة دیدارکنندة ‌مرا، ببیند. به‌قول شاعر:

گر میسّر نشود بوسه زدن پایش را     هرکجا پا بنهد بوسه زنم جایش را

       بر زمینی که نشانِ کف پای تو بود      سال‌ها بوسه‌گه اهل نظر خواهد بود.     

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

خَطَبَ النَّاسَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ علیهماالسلام فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ أَنَا أُخْبِرُکُمْ عَنْ أَخٍ لِی کَانَ مِنْ أَعْظَمِ النَّاسِ فِی عَیْنِی وَ کَانَ رَأْسُ مَا عَظُمَ بِهِ فِی عَیْنِی صِغَرَ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلَا یَشْتَهِی مَا لَا یَجِدُ وَ لَا یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ فَرْجِهِ فَلَا یَسْتَخِفُّ لَهُ عَقْلَهُ وَ لَا رَأْیَهُ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ الْجَهَالَةِ فَلَا یَمُدُّ یَدَهُ إِلَّا عَلَى ثِقَةٍ لِمَنْفَعَةٍ کَانَ لَا یَتَشَهَّى وَ لَا یَتَسَخَّطُ وَ لَا یَتَبَرَّمُ‌ کَانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صَمَّاتاً فَإِذَا قَالَ بَذَّ الْقَائِلِینَ‌ کَانَ لَا یَدْخُلُ فِی مِرَاءٍ وَ لَا یُشَارِکُ فِی دَعْوَى وَ لَا یُدْلِی بِحُجَّةٍ حَتَّى یَرَى قَاضِیاً وَ کَانَ لَا یَغْفُلُ عَنْ إِخْوَانِهِ وَ لَا یَخُصُّ نَفْسَهُ بِشَیْ‌ءٍ دُونَهُمْ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِذَا جَاءَ الْجِدُّ کَانَ لَیْثاً عَادِیاً کَانَ لَا یَلُومُ أَحَداً فِیمَا یَقَعُ الْعُذْرُ فِی مِثْلِهِ حَتَّى یَرَى اعْتِذَاراً کَانَ یَفْعَلُ مَا یَقُولُ وَ یَفْعَلُ مَا لَا یَقُولُ کَانَ إِذَا ابْتَزَّهُ أَمْرَانِ لَا یَدْرِی أَیُّهُمَا أَفْضَلُ نَظَرَ إِلَى أَقْرَبِهِمَا إِلَى الْهَوَى فَخَالَفَهُ کَانَ لَا یَشْکُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ مَنْ یَرْجُو عِنْدَهُ الْبُرْءَ وَ لَا یَسْتَشِیرُ إِلَّا مَنْ یَرْجُو عِنْدَهُ النَّصِیحَةَ کَانَ لَا یَتَبَرَّمُ وَ لَا یَتَسَخَّطُ وَ لَا یَتَشَکَّى وَ لَا یَتَشَهَّى وَ لَا یَنْتَقِمُ وَ لَا یَغْفُلُ عَنِ الْعَدُوِّ فَعَلَیْکُمْ بِمِثْلِ هَذِهِ الْأَخْلَاقِ الْکَرِیمَةِ إِنْ أَطَقْتُمُوهَا فَإِنْ لَمْ تُطِیقُوهَا کُلَّهَا فَأَخْذُ الْقَلِیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثِیرِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ. الکافی، ط الاسلامیة، الشیخ الکلینی، ج2، بَابُ الْمُؤْمِنِ وَ عَلَامَاتِهِ وَ صِفَاتِهِ‌، ح27، ص237. استاد جرجانی، 18/1/1402 بیت خودشان، مشهد مقدس.

راوی می‌گوید: حسن بن علی علیهماالسلام برای مردم خطبه خواند (سخنرانی کرد) و فرمود: ای مردم، من به‌شما از اوصاف برادری که داشتم خبر می‌دهم؛ 1-او در چشم من از بزرگترین مردم بود و اصل بزرگی او در دیدة من، کوچکی دنیا در چشمش بود، 2- او از تسلّط شکمش خارج بود؛ لذا به‌آنچه وسعش به‌آن نمی‌رسید میل پیدا نمی‌کرد، و اگر به‌چیزی دسترسی پیدا می‌کرد در آن زیاده روی نمی‌کرد، 3-او از تسلّط شهوتش بیرون بود؛ لذا برای اطاعت از شهوت، به‌یک‌دندگی، نادانی و انحراف از راه حق و صحیح کشیده نمی‌شد و عقل و نظر درستش را تحت تأثیر قرار نمی‌داد، 4-او از تسلط نادانی و بی‌عقلی بیرون بود؛ لذا هیچ‌کاری را انجام نمی‌داد مگر زمانی که اعتماد و اطمینان داشت که آن کار برایش نفع زیاد اخروی یا دنیوی دارد و این نفع دنیوی هم ضرری به‌آخرت نمی‌زند، 5-پُر اشتها و زیاده‌خواه و حریص بر دنیا نبود، 6-و خشم و غضب نمی‌کرد 7-و از مراجعات و درخواست‌های زیاد و بدرفتاری مردم خسته، بدحال و دلتنگ نمی‌شد، 8-بیشتر اوقات خیلی خاموش بود، وقتی هم احساس تکلیف می‌کرد و لب به‌سخن می‌گشود از سایر گویندگان سبقت می‌گرفت و بر  آنان غلبه می‌کرد، 9-اهل جرّ و بحث و بگو و مگو نبود، 10-و در دعوا شرکت نداشت، 11-و دلیل مدّعای خود را فقط در محضر قاضی بیان می‌کرد، نه‌این که مانند بیشتر مردم، عادتش این باشد که اگر کسی به‌او ستمی می‌کرد، شکایتش را نزد این و آن بکند، بلکه صبر می‌کرد تا داوری بیابد تا وی، بین او و کسی که به‌او ستم کرده قضاوت کند، 12-از برادرانش غفلت نمی‌کرد، 13-و چیزی را بدون آنان به‌خود اختصاص نمی‌داد، 14- براثر کثرت روزه و نماز و سایر عبادات، ضعیف شده بود و از آنجایی که برای مؤمنان تواضع می‌کرد و اهل جرّ و بحث و به‌کرسی نشاندن حرف خود نبود، فکر می‌کردند آدم ضعیفی است و بعضاً به‌او ظلم می‌کردند، گرچه در واقع آدم نیرومندی بود، ولی اگر عرصة اقدام، تکلیف و جهاد می‌رسید، شیری جهنده و گردان‌فراز بود، 15- یکی از خُلقیات نیکوی او این بود که در سرزنش کردن کسی که در حقّش کوتاهی کرده بود، عجله نمی‌کرد؛ چون امکان داشت که او عذری داشته باشد، 16- نه تنها به‌آنچه می‌گفت عمل می‌کرد، بلکه چیزهایی هم بود که نمی‌گفت ولی به‌آنها عمل می‌کرد، 17-‌اگر ناگزیر از انجام یکی از دو کار بود، و نمی‌دانست ثواب کدام عمل بیشتر است، نگاه به‌نزدیکترین آن دو به‌هوس می‌کرد، و با آن عمل مخالفت می‌کرد، 18-دردش را فقط برای کسی می‌گفت که از او امید بهبودی داشت، 19-و فقط باکسی مشورت می‌کرد که از او امید خیرخواهی داشته باشد، 20- دلتنگ و خسته نمی‌شد، 21-و ناراضی و عصبانی نمی‌شد، 22-و شکایت نمی‌کرد، 23- و پُرخواهش نبود، 24-و انتقام نمی‌گرفت، 25-و دشمن شناس بود و از دشمن غفلت نمی‌کرد. پس اگر بر انجام تمام این خلقیات بزرگوارنه توان دارید، بر شما باد به‌آراسته شدن به‌آنها‌، و اگر توان عمل کردن به‌همة آنها را ندارید، پس عمل کردن به‌کم بهتر است از عمل نکردن به‌همه. و هیچ توان و نیرویی نیست مگر از ناحیة خداوند.              

  • مرتضی آزاد