رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

۳۹۵ مطلب با موضوع «روایات اخلاقی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

قال: تعرّضوا للتِّجاراتِ فإنَّ لکم فیها غنىً عَمَّا فِی أیدِی النَّاسِ، وإنَّ اللهَ عزّ وجلّ یحبُّ المحترفَ الأمینَ، المغبونُ غیرُ محمودٍ ولا مأجورٍ. وسائل الشیعة، شیخ محمد بن الحسن الحر العاملی، المکتبة الاسلامیة، ج12، ص4، ح21845.  

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: مشغول تجارت شوید؛ زیرا آن شما را از آنچه در دستان مردم است بی‌نیاز می‌کند، و خدای متعال پیشه‌ور درستکار را دوست دارد، کسی که سرش کلاه رفته نه ستایش شده است و نه پاداشی دارد.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنْ عَلِیٍّ علیه‌السلام‌ قُلْتُ اللَّهُمَّ لَا تُحْوِجْنِی إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَا عَلِیُّ لَا تَقُولَنَّ هَکَذَا فَلَیْسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ مُحْتَاجٌ إِلَى النَّاسِ قَالَ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا أَقُولُ قَالَ قُلِ اللَّهُمَّ لَا تُحْوِجْنِی إِلَى شِرَارِ خَلْقِکَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ شِرَارُ خَلْقِهِ قَالَ الَّذِینَ إِذَا أَعْطَوْا مَنُّوا وَ إِذَا مُنِعُوا عَابُوا. تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ورام ابن ابی فراس، ج1، ص39.

از علی علیه‌السلام نقل شده است که فرمود: گفتم: خداوندا، مرا محتاج به‌هیچ یک از مخلوقاتت مفرما. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: علی جان، اینگونه نگو؛ زیرا همة افراد نیازمند به‌مردم هستند، حضرت می‌فرماید: عرض کردم: ای رسول خدا، پس چه بگویم؟ فرمود: بگو: بارالها، مرا محتاج مخلوقات بد خود مفرما. عرض کردم: یا رسول الله، مخلوقاتِ بدِ خداوند چه کسانی هستند؟ فرمود: آنان که هرگاه می‌بخشند منّت می‌گذارند، و هرگاه چیزی به‌آنان داده نشود، عیب می‌گیرند.      

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

قال علیه‌السلام: قال رجلٌ لامرأتِه: اذهبی إلى فاطمة علیهاالسلام بنت رسول الله صلى الله علیه وآله فسلیها عنّی، أنا من شیعتکم، أو لست من شیعتکم؟ فسألتها، فقالت علیهاالسلام: قولی له: إن کنتَ تعمل بما أمرناک، وتنتهی عما زجرناک عنه فأنت من شیعتنا، وإلا فلا. فرجعت، فأخبرته، فقال: یا ویلی ومن ینفک من الذنوب والخطایا، فأنا إذن خالد فی النار، فإنَّ مَن لیس مِن شیعتِهم فهو خالدٌ فی النَّارِ. فرجعتِ المرأة فقالت لفاطمة علیهاالسلام ما قال لها زوجها. فقالت فاطمة علیهاالسلام: قولی له: لیس هکذا فإنَّ شیعتنا من خیار أهل الجنة، وکلُّ محبینا وموالی أولیائنا، ومعادی أعدائنا، والمُسَلِّمُ بقلبه ولسانه لنا لیسوا من شیعتنا إذا خالفوا أوامرنا ونواهینا فی سائر الموبقات، وهم مع ذلک فی الجنة، ولکن بعد ما یُطَهَّرُون مِن ذنوبِهم بالبلایا والرزایا، أو فی عرصات القیامة بأنواع شدائدها، أو فی الطبق الاعلى من جهنم بعذابها إلى أن نستنقذهم - بحبنا - منها، وننقلهم إلى حضرتنا. التفسیرُ المنسوبُ إلی الامامِ الحسنِ العسکریِّ، منشورات ذوی القربی، ص281، ح152.

امام حسن عسکری علیه‌السلام فرمود: مردی به‌زنش گفت: نزد حضرت فاطمه علیهاالسلام، دختر رسول خدا صلّی الله علیه و آله برو و در مورد من از او بپرس: «آیا من از شیعیان شما هستم یانه؟» همسر وی نزد حضرت فاطمه سلام الله علیها رفت و سؤال شوهرش را از حضرت پرسید، حضرت در پاسخ به‌آن زن فرمود: به‌شوهرت بگو: «اگر به‌‎آنچه به‌تو دستور می‌دهیم عمل می‌کنی، و از آنچه تو را باز می‌داریم دست برمی‌داری، پس تو از شیعیان ما هستی، و گرنه، از شیعیان ما نیستی!» زن برگشت و پاسخ آن حضرت را برای شوهرش بازگو کرد. شوهرش گفت: ای وای برمن، کیست که گناه و خطا نکرده باشد؟! پس من با این گناهان و اشتباهات، حتماً در آتش جهنّم، جاودان خواهم بود! زیرا هرکس از شیعیان اهل بیت نباشد برای همیشه در آتش جهنّم خواهد بود. زن نزد حضرت فاطمه سلام الله علیها برگشت و به‌حضرت آنچه شوهرش گفته بود، عرض کرد. فاطمه سلام الله علیها فرمود: به‌او بگو: «این‌گونه که تو گفتی نیست؛ زیرا شیعیان ما از بهترین افراد بهشت هستند، و هرکسی که ما را دوست داشته باشد، و دوستان ما را دوست داشته باشد و دشمنان ما را دشمن داشته باشد، و با قلب و زبانش تسلیم ما باشد، هرچند از شیعیان ما نباشد، هرگاه در سایر گناهان با اوامر و منهیّات ما مخالفت داشته باشند، اینها هم با این اوصاف در بهشت‌اند، ولی بعد از آن‌که با بلاها و مصائب دنیوی، یا در صحراهای قیامت با اقسام سختی‌ها، یا در بالاترین طبقة جهنّم با عذاب آن، پاکیزه شوند، تا آن‌که ما اهل بیت، با محبّت‌مان، آنها را آن گرفتاری‌ها و عذاب‌ها نجات دهیم و آنان را به‌محضر خودمان منتقل کنیم».

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عن الأصبغِ بنِ نُباتَةَ، قال: قال أمیر المؤمنین علیه‌السلام: أوحى اللهُ عزَّوجلَّ إلى داودَ علیه‌السلامُ: یا داودُ تُرید وأریدُ ولا یکونُ إلا ما أریدُ، فإن أسلمتَ لما أریدُ أعطیتُک ما تریدُ، وإن لم تُسلم لما أریدُ أتعبتُک فیما تریدُ، ثمَّ لا یکونُ إلا ما أریدُ. التوحید للصدوق، مؤسسة النسر الاسلامی، ص337، ح4.

اصبغ بن نباته از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمود: خداوند متعال به‌حضرت داود علیه‌السلام وحی فرمود: ای داود، تو اراده می‌کنی، من هم اراده می‌کنم، و محقّق نمی‌گردد مگر آنچه من اراده می‌کنم، پس اگر نسبت به‌آنچه من اراده می‌کنم تسلیم شدی به‌تو آنچه را اراده می‌کنی می‌بخشم، و اگر تسلیم ارادة من نشوی، در تحقّق آنچه که خودت اراده کرده‌ای، تو را به‌زحمت می‌اندازم، و در انتها آنچه من اراده می‌کنم محقَّق خواهد شد!    

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

مِن خَطِّ الشهید: قِیلَ لِلصَّادِقِ علیه‌السلام: عَلَى مَا ذَا بَنَیْتَ أَمْرَکَ؟ فَقَالَ عَلَى أَرْبَعَةِ أَشْیَاءَ؛ عَلِمْتُ أَنَّ عَمَلِی لَا یَعْمَلُهُ غَیْرِی فَاجْتَهَدْتُ، وَ عَلِمْتُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ مُطَّلِعٌ عَلَیَّ فَاسْتَحْیَیْتُ، وَ عَلِمْتُ أَنَّ رِزْقِی لَا یَأْکُلُهُ غَیْرِی فَاطْمَأْنَنْتُ، وَ عَلِمْتُ أَنَّ آخِرَ أَمْرِی الْمَوْتُ فَاسْتَعْدَدْتُ. بحارالأنوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت لبنان، ج75، ص228، ح100، باب مواعظ الصادق علیه‌السلام.

 شهید اول با دست خط خود نوشته است: از امام صادق علیه‏‌السلام پرسیدند: کار خود را بر چه اساسى استوار ساخته‏‌اى؟ فرمود: بر چهار اصل: 1- فهمیدم که عمل مرا کسى دیگر انجام نمى  ‏دهد پس (برای انجام آن) تلاش نمودم. 2- دانستم که خدا بر کار من آگاه است، پس (از انجام کارهای ناشایست) حیا کردم، 3- فهمیدم که روزى مرا دیگرى نمى ‏خورد پس آرام گرفتم، 4-دانستم که پایان کار من مرگ است پس براى آن آماده شدم.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یَا أَبَا ذَرٍّ، الْمَجَالِسُ بِالْأَمَانَةِ، وَ إِفْشَاؤُکَ سِرَّ أَخِیکَ خِیَانَةٌ فَاجْتَنِبْ ذَلِکَ، وَ اجْتَنِبْ مَجْلِسَ الْعَشِیرَةِ. الأمالی، الشیخ الطوسی، ص790.

پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله [در فرازی از وصایای خود به‌ابوذر غفاری] فرمود: مجالس امانت‌اند (مگر مجلسی که در آن خونی به‌حرام ریخته ‌شود، یا ناموسی حلال شمرده ‌شود [و تجاوز جنسی صورت گیرد]، یا مجلسی که مالِ حرامی به‌ناحق خورده ‌شود) و فاش کردن راز برادر دینی‌ات خیانت است، پس از این کار دورى کن و از نشست‌هاى خانوادگی (که در آن گناه می‌شود) بپرهیز.

به‌قول سعدی علیه‌الرحمة:

هزار مرتبه سعدی تو را نصیحت کرد

که حرف مجلس ما را به‌مجلسی نبری

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عن أبی الحسن موسى بن جعفر علیهماالسلام، قال: إنَّ لله عزوجل یومَ الجمعة ألفَ نفحةٍ من رحمته، یُعطِی کُلَّ عَبدٍ منها ما یشاء، فَمَن قرأ «إنا أنزلناه فی لیلة القدر» بعد العصر یوم الجمعة مائةَ مَرَّةٍ، وهبَ اللهُ له تلکَ الألفَ ومثلَها. الأمالی، الشیخ الصدوق، ج1، ص703.

امام موسی بن جعفر علیهماالسلام فرمود: برای خداوند در عصر روز جمعه نسیمی از رحمتش وجود دارد که از آن نسیم به‌هر بنده‌ای هرچه بخواهد می‌دهد، و هرکه بعد از ظهر روز جمعه سورة قدر را صد بار بخواند، به‌او آن هزار نسیم رحمت و مثل آن (هزار نسیم دیگر) را خواهد بخشید.    

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: یَنْبَغِی لِلْمُؤْمِنِ أَنْ یَکُونَ فِیهِ ثَمَانِی خِصَالٍ؛ وَقُوراً عِنْدَ الْهَزَاهِزِ، صَبُوراً عِنْدَ الْبَلَاءِ، شَکُوراً عِنْدَ الرَّخَاءِ، قَانِعاً بِمَا رَزَقَهُ اللَّهُ، لَا یَظْلِمُ الْأَعْدَاءَ، وَ لَا یَتَحَامَلُ لِلْأَصْدِقَاءِ، بَدَنُهُ مِنْهُ فِی تَعَبٍ، وَ النَّاسُ مِنْهُ فِی رَاحَةٍ، إِنَّ الْعِلْمَ خَلِیلُ الْمُؤْمِنِ، وَ الْحِلْمَ وَزِیرُهُ، وَ الْعَقْلَ أَمِیرُ جُنُودِهِ، وَ الرِّفْقَ أَخُوهُ، وَ الْبِرَّ وَالِدُهُ. اصول کافی، ج3، کتابُ الإیمان و الکفر، بابُ خصالِ المؤمن، ح1، ص78.

امام صادق علیه‌السلام فرمود: برای مؤمن سزاوار است که در او هشت صفت باشد؛ 1- در سختی‌ها سنگین، 2- هنگام بلا بردبار، 3- در فراوانی نعمت شکرگزار، 4- به‌آنچه خداوند روزی‌اش کرده است قانع باشد، 5-حتی به‌دشمنان خود نیز ستم، 6- و برای دوستان ایجاد زحمت نمی‌کند، 7-بدنش از جانب او در سختی است 8- و مردم از ناحیة او در آسایش‌اند، همانا دانش در جای دوست مؤمن، و سعة صدر به‌منزلة یاور او، و خرد در جایگاه فرماندة لشکریان او، و مدارا همانند برادر او، و نیکی مانند پدر او است.  

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ الْحَسَنِیِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَی سَیِّدِی عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام فَلَمَّا بَصُرَ بِی قَالَ لِی مَرْحَباً بِکَ یَا أَبَا الْقَاسِمِ أَنْتَ وَلِیُّنَا حَقّاً قَالَ فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أُرِیدُ أَنْ أَعْرِضَ عَلَیْکَ دِینِی فَإِنْ کَانَ مَرْضِیّاً ثَبَتُّ عَلَیْهِ حَتَّی أَلْقَی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ فَقَالَ هَاتِ یَا أَبَا الْقَاسِمِ فَقُلْتُ إِنِّی أَقُولُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَاحِدٌ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ خَارِجٌ مِنَ الْحَدَّیْنِ حَدِّ الْإِبْطَالِ وَ حَدِّ التَّشْبِیهِ وَ إِنَّهُ لَیْسَ بِجِسْمٍ وَ لَا صُورَةٍ وَ لَا عَرَضٍ وَ لَا جَوْهَرٍ بَلْ هُوَ مُجَسِّمُ الْأَجْسَامِ وَ مُصَوِّرُ الصُّوَرِ وَ خَالِقُ الْأَعْرَاضِ وَ الْجَوَاهِرِ وَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ وَ مَالِکُهُ وَ جَاعِلُهُ وَ مُحْدِثُهُ وَ إِنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ فَلَا نَبِیَّ بَعْدَهُ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ إِنَّ شَرِیعَتَهُ خَاتِمَةُ الشَّرَائِعِ فَلَا شَرِیعَةَ بَعْدَهَا إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ وَ أَقُولُ إِنَّ الْإِمَامَ وَ الْخَلِیفَةَ وَ وَلِیَّ الْأَمْرِ بَعْدَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیه‌السلام ثُمَّ الْحَسَنُ ثُمَّ الْحُسَیْنُ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ثُمَّ مُوسَی بْنُ جَعْفَرٍ ثُمَّ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی ثُمَّ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیٍّ ثُمَّ أَنْتَ یَا مَوْلَایَ فَقَالَ علیه‌السلام وَ مِنْ بَعْدُ الْحَسَنُ ابْنِی فَکَیْفَ لِلنَّاسِ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِهِ قَالَ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ ذَاکَ یَا مَوْلَایَ قَالَ لِأَنَّهُ لَا یُرَی شَخْصُهُ وَ لَا یَحِلُّ ذِکْرُهُ بِاسْمِهِ حَتَّی یَخْرُجَ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً قَالَ فَقُلْتُ أَقْرَرْتُ وَ أَقُولُ إِنَّ وَلِیَّهُمْ وَلِیُّ اللَّهِ وَ عَدُوَّهُمْ عَدُوُّ اللَّهِ وَ طَاعَتَهُمْ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْصِیَتَهُمْ مَعْصِیَةُ اللَّهِ وَ أَقُولُ إِنَّ الْمِعْرَاجَ حَقٌّ وَ الْمُسَاءَلَةَ فِی الْقَبْرِ حَقٌّ وَ إِنَّ الْجَنَّةَ حَقٌّ وَ النَّارَ حَقٌّ وَ الصِّرَاطَ حَقٌّ وَ الْمِیزَانَ حَقٌّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةُ لا رَیْبَ فِیها وَ إِنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ وَ أَقُولُ إِنَّ الْفَرَائِضَ الْوَاجِبَةَ بَعْدَ الْوَلَایَةِ الصَّلَاةُ وَ الزَّکَاةُ وَ الصَّوْمُ وَ الْحَجُّ وَ الْجِهَادُ وَ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیُ عَنِ الْمُنْکَرِ فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ علیهماالسلام یَا أَبَا الْقَاسِمِ هَذَا وَ اللَّهِ دِینُ اللَّهِ الَّذِی ارْتَضَاهُ لِعِبَادِهِ فَاثْبُتْ عَلَیْهِ ثَبَّتَکَ اللَّهُ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَةِ. بحارالأنوار، ج66، ص1 و ج36، ص412 و ج3، ص268- إعلام‌الوری، ص436- التوحید، ص81- روضةالواعظین، ج1، ص31- الصراط‌المستقیم، ج2، ص159- صفات‌الشیعة، ص48- کشف‌الغمة، ج2، ص525- کفایةالأثر، ص286- کمال‌الدین، ج2، ص379.

عبدالعظیم حسنی می‌گوید: واردِ بر آقایم علی بن محمد علیهماالسلام شدم، چون آن حضرت چشمش به‌من افتاد، فرمود: ای ابوالقاسم، خوش آمدی، تو شیعة واقعی ما هستی! عبدالعظیم می‌گوید: عرض کردم: ای پسر رسول خدا، می‌خواهم دین خود را بر شما عرضه کنم، پس اگر مورد رضایت شما بود بر آن ثابت بمانم تا خدای عزّوجلّ را ملاقات کنم، امام هادی علیه‌السلام فرمود: ای اباالقاسم، بگو، عرض کردم: من قائلم بر این که خداوند تبارک و تعالی یگانه و یکتا است، مثل او هیچ چیزی وجود ندارد، از دو اندازة هیچ چیزی نبودن و تشبیه کردن به‌چیزی دیگر خارج است، و او نه جسم است و نه شکل و نه بر چیزی عارض می‌شود و نه مادة چیزهای دیگر است، بلکه او خود جسمیّت را به‌اجسام عطا، و اشکال را صورت بندی، و عارض شونده‌ها و موادّ را خلق می‌کند، و پروردگار، صاحب، قرار دهنده، و ایجادکنندة هر چیزی است، و همانا محمد بنده و رسول او و ختم‌کنندة پیامبران است؛ پس بعد از او تا روز قیامت، هیچ پیامبری نخواهد آمد و این‌که دین او پایان بخش همة ادیان است؛ پس تا روز قیامت، بعد از دین او هیچ دینی نخواهد آمد، و اعتقادم این است که امام، جانشین و صاحب امر و فرمان، بعد از رسول خدا صلّی الله علیه و آله، امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیه‌السلام است، بعد از او حسن، و بعد از او حسین و بعد، علی بن الحسین و بعد، محمد بن علی و سپس، جعفر بن محمد و بعد، موسی بن جعفر و آن‌گاه، علی بن موسی و سپس، محمد بن علی و بعد، شما ای مولای من، هستید، حضرت فرمود: و بعد از من حسن، پسرم امام تو است، و مردم چه خواهند کرد با جانشین بعد از او؟ عبدالعظیم حسنی می‌گوید: عرض کردم: مگر آن جانشین چگونه است ای مولای من؟ فرمود: برای این‌که خود او دیده نمی‌شود و [برای این‌که بر سر زبان‌ها نیفتد و موجب وهن او نگردد] یاد کردن از او به‌نامش جایز نیست، تا زمانی که ظهور و قیام کند و زمین را از عدل و داد پُر کند همان‌گونه از ظلم و بی‌عدالتی پُر شده است. عرض کردم: اقرار کردم، و اعتقادم این است که دوستِ آنان (اهل بیت عیلهم‌السلام) دوستِ خدا و دشمنشان، دشمنِ خدا است، و فرمانبرداری از آنان به‌منزلة اطاعت کردن از خدا و نافرمانی از آنان همانند نافرمانی از خدا است، و معتقدم که معراجِ پیامبر صلّی الله علیه و آله حقّ است و سؤال در قبر حقّ است، و بهشت حقّ است و آتشِ جهنّم حقّ است، و پل صراط حقّ است، اندازه‌گیری اعمال حقّ است، و قیامت آمدنی است، هیچ شکّی در آن نیست، و خداوند هرکه را در قبرها است از قبرهایشان بیرون می‌آورد، و بر این عقیده هستم که فرایضی که به‌مرحلة وجوب رسیده، بعد از ولایت، نماز، زکات، روزه، حج، جهاد، و امر به‌معروف و نهی از منکر است. امام هادی علیه‌السلام فرمود: ای اباالقاسم، این چیزهایی که تو به‌آن‌ها اقرار و اعتراف کردی، به‌خدا قسم، آن دین خدایی است که برای بندگانش راضی شده است، پس بر این اعتقادات ثابت قدم باش، خدا تو را به‌سخن ثابت در زندگی دنیا و آخرت ثابت بدارد.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

کتاب الطُرَف للسید ابن طاووس قدسَ اللهُ روحَه نقلاً من کتاب الوصیة لعیسى بن المستفاد عن موسى بن جعفر عن أبیه قال: لمّا هاجر النبی صلی الله علیه و آله إلى المدینة وحضر خروجُه إلى بدر دعا الناسَ إلى البیعة فبایع کلُّهم على السمع والطاعة، وکان رسولُ الله صلی الله علیه و آله إذا دخلا دعا علیّاً فأخبره من یفی منهم ومن لا یفی، ویسأله کتمانَ ذلک، ثم دعا رسولُ الله صلی الله علیه و آله علیّاً و حمزة وفاطمة، فقال لهم: بایعونی بیعةَ الرضا، فقال حمزة: بأبی أنت وأمی على مانبایع؟ ألیس قد بایعنا؟ فقال: یا أسدَ الله وأسدَ رسوله تبایع لله ولرسوله بالوفاء والاستقامةِ لابن أخیک إذن تستکملُ الإیمانَ، قال: نعم سمعاً وطاعةً، و بسط یدَه، فقال لهم: ید الله فوق أیدیکم علیٌّ أمیرالمؤمنین علیه‌السلام وحمزة سید الشهداء وجعفر الطیار فی الجنة وفاطمة سیدة نساء العالمین والسبطان؛ الحسن والحسین سیدا شباب أهل الجنة، هذا شرطٌ مِنَ اللهِ على جمیع المسلمین من الجن والإنس أجمعین، فمَن نکثَ فإنَّما ینکُثُ على نفسِه، ومَن أوفى بما عاهدَ علیهُ اللهَ فسیؤتیهِ أجراً عظیماً، ثم قرأ: «إنَّ الذین یبایعونک إنَّما یبایعونَ اللهَ» سوره فتح (48) آیه10. قال: ولما کانت اللیلة التی أصیبَ حمزة فی یومها دعا به رسولُ الله صلی الله علیه و آله فقال: یا حمزةُ، یا عمَّ رسولِ الله، یوشک أن تغیب غیبةً بعیدةً، فما تقولُ لو وردتَ على الله تبارک و تعالى، وسألک عن شرائع الإسلام وشروط الایمان؟ فبکى حمزةُ وقال: بأبی أنت وأمی أرشِدنی وفهِّمنی، فقال: یا حمزةُ، تشهد أن لا إله إلا الله مخلصاً، وأنی رسول الله تعالى بالحق، قال حمزةُ: شهدتُ، قال: وأنَّ الجَنَّةَ حَقٌّ، وأنَّ النَّارَ حَقٌّ وأنَّ الساعةَ آتیةٌ لا ریبَ فیها، وأنَّ الصراطَ حقٌّ، والمیزانَ حقٌّ، ومَن یعمل مثقالَ ذرةٍ خیراً یره، ومن یعمل مثقال ذرةٍ شرّاً یره، وفریقٌ فی الجَنَّةِ، وفریقٌ فی السَّعیر، وأنَّ علیّاً أمیرُالمؤمنین، قال حمزةُ: شهدتُ وأقررتُ وآمنتُ وصدَّقتُ وقال: الائمة من ذریته الحسن والحسین، وفی ذریته قال حمزةُ: آمنتُ و صدَّقتُ، وقال: فاطمة سیده نساء العالمین قال: نعم صدَّقتُ، وقال: حمزةُ سَیِّدُالشهداء وأسدُ الله وأسدُ رسوله وعمُّ نبیه، فبکى حتى سقط على وجهه وجعل یُقَبِّلُ عینی رسولِ الله صلی الله علیه و آله، وقال: جعفر ابنُ أخیک طیّارٌ فی الجنة مع الملائکة، وأنَّ محمداً وآلَه خیر البریة تؤمن یا حمزة بسرهم وعلانیتهم وظاهرهم وباطنهم، وتُحیى على ذلک وتَموت، توالی من والاهم، وتعادی من عاداهم قال: نعم یا رسولَ الله، أشهِدُ اللهَ واُشهِدُکَ وکفى بالله شهیداً، فقال رسولُ الله سدَّدک اللهُ ووفَّقک. بحارالأنوار، ط مؤسسةالوفاء، العلامة المجلسی، ج22، ص278.

در کتاب طُرَفِ سیّدِ بن طاووس رضوان الله علیه به‌نقل از کتاب وصیّتِ عیسی بن مستفاد، از امام موسی بن جعفر و ایشان از پدرشان امام صادق علیهماالسلام نقل می‌کنند که حضرت فرمود: چون پیامبر صلی الله علیه و آله به‌مدینه هجرت فرمود، و زمانِ رفتن ایشان به‌جنگ بدر فرا رسید، مردم را دعوت به‌بیعت فرمود، و همگی بیعت کردند که بشنوند و اطاعت کنند، و هنگامی که پیامبر صلّی الله علیه و آله خلوت کرد، علی علیه‌السلام را خواند و به‌او خبر داد که چه کسانی از این بیعت‌کنندگان به‌بیعت خود وفا می‌کنند و چه افرادی وفا نمی‌کنند، و از او خواست که این موضوع را کتمان کند، سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله علی، حمزه و فاطمه را صدا زد، و به‌آنان فرمود: با من بیعت از روی رضایت کنید. حمزه عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، بر چه چیزی بیعت کنیم و رضایت دهیم؟ آیا ما بیعت نکرده‌ایم؟ فرمود: ای شیرخدا و شیر رسولش، بیعت  می‌کنی در برابر خدا و رسولش به‌این که در بیعت خود برای پسر برادرت، وفادار می‌مانی و پایداری می‌کنی، در این هنگام ایمانت را کامل خواهی کرد. حمزه عرض کرد: قبول است، شنیدم و اطاعت می‌کنم، و دستش را گشود، پیامبر به‌آنان فرمود: دست خدا بالای دست‌های شما است؛ علی علیه‌السلام امیرمؤمنان، حمزه سیدالشهدا [در زمان خود]، و جعفر طیّار در بهشت، و فاطمه سرور زنان جهانیان، و دو نوه؛ حسن و حسین دو سرور جوانان بهشتیان هستند؛ این شرطی است از جانب خداوند بر همة مسلمانان؛ تمامی آنها اعمّ از جنّ و انس، پس هرکه پیمان بشکند، تنها به‌زیان خود می‌شکند، و هرکه بر آنچه با خدا عهد بسته وفادار بماند، به‌زودی خدا پاداش بزرگی به‌او می‌بخشد، آن‌گاه ابتدای همین آیه را تلاوت فرمود: کسانی که با تو بیعت می‌کنند، جز این نیست که با خدا بیعت می‌کنند. امام صادق علیه‌السلام فرمود: و چون شبی فرارسید که فردایش حمزه به‌فوز ‌شهادت نائل گردید، حضرت او را صدا زد و فرمود: ای حمزه، ای عموی رسول خدا، نزدیک است به‌غیبت طولانی بروی، پس اگر بر خدای متعال وارد شدی، و از تو در مورد قوانین اسلام و شرایط ایمان سؤال کند، چه خواهی گفت؟ حمزه گریست و عرض کرد: پدر ومادرم به‌فدایت، مرا راهنمایی کن و به‌من بفهمان، فرمود: ای حمزه، شهادت می‌دهی که حقیقتاً هیچ خدایی جز الله نیست، حمزه عرض کرد: شهادت دادم، فرمود: و این‌که بهشت و جهنّم حقّ است،  و قیامت بدون شک، برپاشدنی است، و پل صراط حقّ است، و توزین اعمال حقّ است، و هرکس به‌اندازة مثقال ذره‌ای خیری انجام دهد آن را می‌بیند، و هرکس به‌همین مقدار عمل بدی مرتکب شود، آن را مشاهده می‌کند، و دسته‌ای در بهشت‌اند و گروهی در جهنّم، و این‌که علیّ، امیرمؤمنان است، حمزه عرض کرد: شهادت دادم و اعتراف کردم و ایمان آوردم و تصدیق نمودم، پیامبر فرمود: و شهادت دهی که امامان از نسل علی، حسن و حسین و از نسل حسین هستند، حمزه عرض کرد: ایمان آوردم و تصدیق نمودم، پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه داد: و فاطمه سرور زنان جهانیان است، حمزه عرض کرد: آری، تصدیق کردم. پیامبر فرمود: و حمزه سرور شهیدان [زمان خود]، و شیر خدا و شیر رسولش و عموی پیامبر خدا است، پس حمزه آن قدر گریست که به‌رویِ خویش بر زمین افتاد، و شروع کرد به‌بوسیدن چشمان رسول خدا صلی الله علیه و آله، پیامبر صلی الله علیه و آله ادامه داد: و شهادت دهی که پسر برادرت، جعفر در بهشت با فرشتگان، پرواز کننده است، و شهادت دهی بر این‌که محمد و آلش بهترین مردم‌اند، ای حمزه، ایمان بیاوری به‌رازها و هویداها، و آشکار و درونشان، بر همین عقاید زنده می‌مانی و بر همین عقاید هم خواهی مرد، و دوست می‌داری هرکس که آنان را دوست بدارد و دشمنی می‌کنی با هرکس که با آنان دشمنی کند، حمزه عرض کرد: ای رسول خدا، پذیرفتم، خدا را شاهد می‌گیرم و تو را هم شاهد می‌گیرم، و خدا برای شهادت کافی است. رسول خدا فرمود: خداوند تو را محکم گرداند و موفّقت بدارد.     

  • مرتضی آزاد