رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

۲۵ مطلب در خرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

قال: تعرّضوا للتِّجاراتِ فإنَّ لکم فیها غنىً عَمَّا فِی أیدِی النَّاسِ، وإنَّ اللهَ عزّ وجلّ یحبُّ المحترفَ الأمینَ، المغبونُ غیرُ محمودٍ ولا مأجورٍ. وسائل الشیعة، شیخ محمد بن الحسن الحر العاملی، المکتبة الاسلامیة، ج12، ص4، ح21845.  

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرمود: مشغول تجارت شوید؛ زیرا آن شما را از آنچه در دستان مردم است بی‌نیاز می‌کند، و خدای متعال پیشه‌ور درستکار را دوست دارد، کسی که سرش کلاه رفته نه ستایش شده است و نه پاداشی دارد.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنْ عَلِیٍّ علیه‌السلام‌ قُلْتُ اللَّهُمَّ لَا تُحْوِجْنِی إِلَى أَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَا عَلِیُّ لَا تَقُولَنَّ هَکَذَا فَلَیْسَ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا وَ هُوَ مُحْتَاجٌ إِلَى النَّاسِ قَالَ فَقُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَمَا أَقُولُ قَالَ قُلِ اللَّهُمَّ لَا تُحْوِجْنِی إِلَى شِرَارِ خَلْقِکَ قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ شِرَارُ خَلْقِهِ قَالَ الَّذِینَ إِذَا أَعْطَوْا مَنُّوا وَ إِذَا مُنِعُوا عَابُوا. تنبیه الخواطر و نزهة النواظر المعروف بمجموعة ورّام، ورام ابن ابی فراس، ج1، ص39.

از علی علیه‌السلام نقل شده است که فرمود: گفتم: خداوندا، مرا محتاج به‌هیچ یک از مخلوقاتت مفرما. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: علی جان، اینگونه نگو؛ زیرا همة افراد نیازمند به‌مردم هستند، حضرت می‌فرماید: عرض کردم: ای رسول خدا، پس چه بگویم؟ فرمود: بگو: بارالها، مرا محتاج مخلوقات بد خود مفرما. عرض کردم: یا رسول الله، مخلوقاتِ بدِ خداوند چه کسانی هستند؟ فرمود: آنان که هرگاه می‌بخشند منّت می‌گذارند، و هرگاه چیزی به‌آنان داده نشود، عیب می‌گیرند.      

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

قال علیه‌السلام: قال رجلٌ لامرأتِه: اذهبی إلى فاطمة علیهاالسلام بنت رسول الله صلى الله علیه وآله فسلیها عنّی، أنا من شیعتکم، أو لست من شیعتکم؟ فسألتها، فقالت علیهاالسلام: قولی له: إن کنتَ تعمل بما أمرناک، وتنتهی عما زجرناک عنه فأنت من شیعتنا، وإلا فلا. فرجعت، فأخبرته، فقال: یا ویلی ومن ینفک من الذنوب والخطایا، فأنا إذن خالد فی النار، فإنَّ مَن لیس مِن شیعتِهم فهو خالدٌ فی النَّارِ. فرجعتِ المرأة فقالت لفاطمة علیهاالسلام ما قال لها زوجها. فقالت فاطمة علیهاالسلام: قولی له: لیس هکذا فإنَّ شیعتنا من خیار أهل الجنة، وکلُّ محبینا وموالی أولیائنا، ومعادی أعدائنا، والمُسَلِّمُ بقلبه ولسانه لنا لیسوا من شیعتنا إذا خالفوا أوامرنا ونواهینا فی سائر الموبقات، وهم مع ذلک فی الجنة، ولکن بعد ما یُطَهَّرُون مِن ذنوبِهم بالبلایا والرزایا، أو فی عرصات القیامة بأنواع شدائدها، أو فی الطبق الاعلى من جهنم بعذابها إلى أن نستنقذهم - بحبنا - منها، وننقلهم إلى حضرتنا. التفسیرُ المنسوبُ إلی الامامِ الحسنِ العسکریِّ، منشورات ذوی القربی، ص281، ح152.

امام حسن عسکری علیه‌السلام فرمود: مردی به‌زنش گفت: نزد حضرت فاطمه علیهاالسلام، دختر رسول خدا صلّی الله علیه و آله برو و در مورد من از او بپرس: «آیا من از شیعیان شما هستم یانه؟» همسر وی نزد حضرت فاطمه سلام الله علیها رفت و سؤال شوهرش را از حضرت پرسید، حضرت در پاسخ به‌آن زن فرمود: به‌شوهرت بگو: «اگر به‌‎آنچه به‌تو دستور می‌دهیم عمل می‌کنی، و از آنچه تو را باز می‌داریم دست برمی‌داری، پس تو از شیعیان ما هستی، و گرنه، از شیعیان ما نیستی!» زن برگشت و پاسخ آن حضرت را برای شوهرش بازگو کرد. شوهرش گفت: ای وای برمن، کیست که گناه و خطا نکرده باشد؟! پس من با این گناهان و اشتباهات، حتماً در آتش جهنّم، جاودان خواهم بود! زیرا هرکس از شیعیان اهل بیت نباشد برای همیشه در آتش جهنّم خواهد بود. زن نزد حضرت فاطمه سلام الله علیها برگشت و به‌حضرت آنچه شوهرش گفته بود، عرض کرد. فاطمه سلام الله علیها فرمود: به‌او بگو: «این‌گونه که تو گفتی نیست؛ زیرا شیعیان ما از بهترین افراد بهشت هستند، و هرکسی که ما را دوست داشته باشد، و دوستان ما را دوست داشته باشد و دشمنان ما را دشمن داشته باشد، و با قلب و زبانش تسلیم ما باشد، هرچند از شیعیان ما نباشد، هرگاه در سایر گناهان با اوامر و منهیّات ما مخالفت داشته باشند، اینها هم با این اوصاف در بهشت‌اند، ولی بعد از آن‌که با بلاها و مصائب دنیوی، یا در صحراهای قیامت با اقسام سختی‌ها، یا در بالاترین طبقة جهنّم با عذاب آن، پاکیزه شوند، تا آن‌که ما اهل بیت، با محبّت‌مان، آنها را آن گرفتاری‌ها و عذاب‌ها نجات دهیم و آنان را به‌محضر خودمان منتقل کنیم».

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

فقال له علی علیه السلام: ... بینما هو جالس صلى الله علیه وآله إذ سأل عن رجل من أصحابه فقالوا: یا رسول الله إنه قد صار من البلاء کهیئة الفرخ الذی لا ریش علیه، فأتاه صلى الله علیه وآله فإذا هو کهیئة الفرخ من شدة البلاء، فقال له: قد کنتَ تدعو فی صحتک دعاء؟ قال: نعم کنتُ أقول: «یا ربِّ أیما عقوبة أنت معاقبی بها فی الآخرة فعجِّلها لی فی الدنیا» فقال له النبی صلى الله علیه وآله: ألا قلت: «اللهم آتنا فی الدنیا حسنة وفی الآخرة حسنة وقنا عذاب النار» فقالها الرجل فکأنما نشط من عقال، وقام صحیحاً وخرج معنا. الإحتجاج، الطبرسی، أبو منصور، ج۱، ص ۳۳۲.     

امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به‌مرد ‌یهودی فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در حالی که نشسته بود، حال مردی از اصحابش را پرسید. عرض کردند: ای رسول خدا، بر اثر بلا مانند جوجه‌ای بدون پَر شده است. رسول خدا صلی الله علیه و آله به‌عیادتش رفت و مشاهده کرد که او بر اثر سختی بلا به‌شکل جوجه‌ای در آمده است، به‌او فرمود: آیا در زمانی که صحیح و سالم بودی دعایی می‌کردی؟ عرض کرد: آری، می‌گفتم: پروردگارا، هر مجازاتی که می‌خواهی مرا در قیامت به‌آن مجازات کنی، در همین دنیا مرا به‌آن مجازات گرفتار کن. پیامبر صلّی الله علیه و آله به‌او فرمود: چرا نگفتی: خدایا، در دنیا به‌ما ثواب و پاداش مرحمت فرما و در آخرت ما را از عذاب جهنّم حفظ کن؟ آن مرد این دعای پیامبر را بر زبان جاری کرد، پس گویا ریسمان از پایش گسسته شده است، سر حال شد و از جا برخاست و با ما بیرون آمد!

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

وقال أبوجعفرٍعلیه‌السلام: بینا موسى یمشی على ساحل البحر، إذ جاء صیادٌ فخرّ للشمس ساجداً وتکلّمَ بالشرک، ثم ألقى شبکتَه فخرجت مملوءةً، ثُمَّ ألقاها فخرجت مملوءةً، ثُمَّ أعادها فخرجت مملوءة فمضى، ثم جاء آخِرٌ فتوضأ وصلّى وحمد الله وأثنى علیه، ثم ألقى شبکته فلم یخرج فیها شیء ـ ثلاث مرات ـ غیر سمکة صغیرة، فأخذها وحمد الله وأثنى علیه وانصرف. فقال موسى: یاربِّ، عبدک الکافر تعطیه مع کفره، وعبدک المؤمن لم تُخرج له غیرَ سمکةٍ صغیرةٍ؟! فأوحى اللّه إلیه: اُنظر عن یمینک، فکُشف له عما أعدّ اللّه لعبده المؤمن، ثُمَّ قال: أنظر عن یسارک، فکُشف له عمّا أعدَّ اللّه للکافرِ، فنظر، ثم قال: یا موسى، ما نفع هذا الکافرَ ما أعطیتُه، ولا ضَرّ هذا المؤمنَ ما منعته. فقال موسى: یا ربِّ ، یَحِقُّ لِمَن عرفک أن یرضى بما صنعتَ. أعلام الدین فی صفات المؤمنین، الدیلمی، حسن بن محمّد، ج1، ص433.

امام باقر علیه‌السلام فرمود: هنگامی که حضرت موسی علیه‌السلام در ساحلِ دریا قدم می‌زد، صیادی را دید که آمد و ابتدا برای خورشید به‌سجده افتاد و سخنان کفرآمیزی بر زبان جاری کرد، و سپس تورِ خود را به‌دریا افکند و پُر از ماهی بیرون آمد، بار دوّم تورش را انداخت و این بار نیز پُر از ماهی خارج شد، و برای بار سوّم تور خود را به‌دریا انداخت، این بار نیز پُر از ماهی گردید! صیّادِ مشرک، ماهی‌های فراوان خود را برداشت و راهی شد. سپس صیّادِ دیگری آمد. او ابتدا وضو گرفت، و بعد نماز خواند و حمد و ثنای الهی را به‌جای آورد، آن‌گاه سه‌مرتبه تور خود را به‌دریا انداخت، ولی، وقتی تورش را بیرون آورد، تنها یک ماهی کوچک میان آن بود! آن ماهی را برداشت و حمد و ثنای خدا را به‌جای آورد و رفت. موسی علیه‌السلام عرض کرد: بار پروردگار، به‌بندة کافرت با بقای بر کفرش، بخششِ فراوان، می‌فرمایی، امّا به‌بندة مؤمنت جز یک ماهی کوچک چیزی نمی‌دهی؟! پس خداوند به‌او وحی فرمود: به سمتِ راست خود بنگر، پس پرده از روی آنچه خداوند برای بندة مؤمنش در قیامت مهیّا فرموده است، کنار رفت، سپس خداوند فرمود: به‌سمت چپت بنگر، پس پرده از روی آنچه خداوند برای کافر مهیّا کرده است، کنار رفت، پس موسی علیه‌السلام هر دو را دید، سپس عرض کرد: بار پروردگارا، سزوار است برای کسی که تو را شناخت که راضی باشد به‌آنچه تو انجام می‌دهی!

  

  • مرتضی آزاد