رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

۲۰۶ مطلب در شهریور ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، لِیَکُن لَکَ فی کُلِّ شَیءٍ نیَّةٌ صالِحَةٌ حَتَّى فی النَّومِ والأَکلِ. همان، ص464.

اى ابوذر، در هرچیزى انگیزة درست داشته باش؛ حتّى در خواب و خوردن.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، اتِّقِ اللّهِ، وَلا تُرِ النَّاسَ أَنَّکَ تَخشى اللّه َ فَیُکرِموکَ وَقَلبُکَ فاجِرٌ. همان، ص464.

اى ابوذر! از خدا بترس و در حالى که دلى تبهکار دارى، براى جلبِ احترامِ مردم، نزد آنان خود را خداترس وانمود مکن.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، إِذا دَخَلَ النُّورُ القَلبَ انفَسَحَ القَلبُ واستَوسَعَ. قُلتُ‌: فَما عَلامَةُ ذَلِکَ بِأَبی أَنتَ وأُمِّی، یا رَسولَ اللّهِ؟ قالَ صلّى الله علیه و آله: الإِنابَةُ إِلى دارِ الخُلودِ، والتَّجافی عَن دارِ الغُرورِ، والإستِعدادُ لِلمَوتِ قَبلَ نُزولِهِ. همان، ص464.

اى ابوذر، وقتى نور در دل وارد شد، دل، گشاد و وسیع مى‌شود. گفتم: ای رسول خدا، پدر و مادرم فدایت گردند! نشانة آن چیست؟ فرمود: بازگشت به‌سراى ماندگارى، و جا خالى کردن از سراى غرور، و آماده شدن براى مرگ، پیش از فرا رسیدنش.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، إِنَّ رَبِّی أَخبَرَنی فَقالَ: «وَعِزَّتی وَجَلالی ، ما أَدرَکَ العابِدونَ دَرکَ البُکاءِ، وإِنِّی لأَبنِی لَهُم فی الرَّفیقِ الأَعلى قَصراً لا یُشرِکُهُم فیهِ أَحَدٌ». قالَ: قُلتُ: یا رَسولَ اللّهِ، أَیُّ المُؤمِنینَ أَکیَسُ؟ قالَ: أَکثَرُهُم لِلموتِ ذِکراً، وأَحسَنَهُم لَهُ استِعداداً. همان، ص464.  

اى ابوذر، پروردگارم به‌من خبر داد و فرمود: به‌عزّت و جلالم سوگند، عبادت‌پیشگان، جایگاه گریه را در نیافتند، و من، برایشان در رفیق اَعلى (در جوارِ خویش)، کاخى بنا مى‌کنم که هیچ کسى در آن با آن‌ها شریک نباشد. گفتم : اى پیامبر خدا، کدام مؤمن، زیرک‌تر است؟ فرمود: آن که بیشتر به‌یادِ مرگ است، و بهترین آمادگى را براى آن دارد.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، حَرثُ الآخِرَةِ العَمَلُ الصالِحُ، وَحَرثُ الدُّنیا المالُ والبَنونَ. همان، ص464.

اى ابوذر، کِشتِ آخرت، عمل نیکو و کِشتِ دنیا، دارایى و فرزندان است.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، طوبى لِلزّاهِدینَ فی الدُّنیا، الرَّاغِبینَ فی الآخِرَةِ، الَّذین اتَّخذوا أَرضَ اللّهِ بِساطاً، وَتُرابَها فِراشاً، وَماءَها طیباً، واتَّخذوا کِتابَ اللّهِ شِعاراً، وَدُعاءَهُ دِثاراً، یَقرِضونَ الدُّنیا قَرضاً. همان، ص464.

اى ابوذر، خوشا به‌حال بى‌رغبتان به‌دنیا و مشتاقان به‌آخرت؛ کسانى که زمین را فرش، و خاک آن را زیرانداز، و آبش را گوارا انتخاب کردند، و کتابِ خدا را لباسِ زیرین خود ،و دعایش را لباس رویینشان قرار دادند، و دنیا را ریز ریز کردند!

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

 یا أَبا ذَرٍّ، إِنّی قَد دَعوتُ اللّهَ جَلَّ ثَناؤُهُ أَن یَجعَلَ رِزقَ مَن یُحِبُّنی کَفافا، وَأَن یُعطیَ مَن یُبغِضُنی کَثرَةَ المالِ وَالوَلَدِ. همان، ص463.

اى ابوذر، من از خداوند عز و جل خواسته‌ام که روزىِ هرکس که مرا دوست دارد، روزىِ کفاف قرار دهد و به‌هرکس که مرا دشمن مى‌دارد، مال و فرزندِ بسیار بدهد.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، إِنَّ الدُّنیا مَشغَلَةٌ لِلقُلوبِ وَالأَبدانِ، وَإِنَّ اللّهَ تَبارَکَ وَتَعالى سائِلُنا عَمَّا نَعَّمَنا فی حَلالِهِ فَکیفَ بِما أَنعَمنا فی حَرامِهِ؟ همان، ص463.

اى ابوذر، دنیا، دل‌ها و تن‌ها را مشغول مى‌کند و خداوندِ تبارک و تعالى از نعمت‌هاى حلالش از ما بازخواست مى‌کند. پس وضع چگونه است در نعمت‌هاى حرامش؟

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، حُبُّ المالِ والشَّرَفِ أَذهَبُ لِدینِ الرَّجُلِ مِن ذِئبَینِ ضاریَینِ فی زِربِ الغَنَمِ فأَغارا فیها حَتّى أَصبَحا، فَماذا أَبقَیا مِنها؟ قالَ: قُلتُ: یا رَسولَ اللّه، الخائِفونَ الخاضِعونَ المُتَواضِعونَ الذَّاکِرونَ اللّه َ کَثیراً، أَهُم یَسبِقونَ النَّاسَ إِلى الجَنَّةِ؟ فَقالَ: لا، وَلَکِن فُقراءُ المُسلِمینَ، فَإِنَّهم یأتونَ یَتَخطَّونَ رِقابَ النَّاسِ، فَیَقولُ لَهُم خَزَنَةُ الجَنَّةِ: کَما أَنتُم حَتَّى تُحاسِبوا، فَیَقولونَ: بِمَ نُحاسَبُ؟ فَواللّه ما مَلِکنا فَنَجورَ وَنَعدِلَ، وَلا أُفیضَ عَلَینا فَنَقبِضَ وَنَبسُطَ، وَلَکِن عَبَدنا رَبَّنا حَتَّى دَعانا فأَجَبنا. همان، ص463.

اى ابوذر، دوست داشتن مال و بزرگی و سربلندی، براى دینِ مرد، نابود کننده‌تر است از افتادنِ دو گرگ به‌گلّة گوسفندان که آن‌ها را تا صبح، غارت کنند و چه چیزى از آن گوسفندان باقى می‌گذارند؟ به‌ایشان گفتم: اى پیامبر خدا، آیا خداترسانِ متواضعِ فروتن، که زیاد به‌یاد خدایند، زودتر از سایرِ مردم به‌بهشت مى‌روند؟ فرمود: نه؛ ولى فقراى مسلمان، مى‌آیند، در حالى که پایشان را بر گردنِ مردم مى‌گذارند. بهشت‌بانان به‌آن‌ها مى‌گویند: باشید تا حساب‌رسى شوید. مى‌گویند: به‌چه حساب‌رسى شویم؟ به‌خدا سوگند، ما مالک نبودیم تا ستم کنیم و از حدِّ خود بگذریم، و به‌ما چیزى هم داده نشده بود تا باز و بسته عمل نماییم؛ ولى پروردگارمان را پرستیدیم تا ما را فرا خواند و ما، اجابت کردیم.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است؟

گفتا: تو خود حجابی ورنه رخم عیان است!

گفتم که از که پرسم، جانا، نشان کویت؟

گفتا: نشان چه پرسی؟ آن کوی بی‌نشان است!

گفتم: مرا غم تو خوش‌تر ز شادمانی

گفتا که در ره ما غم نیز شادمان است!

گفتم که سوخت جانم از آتش نهانم!

گفت: آن که سوخت او را، کی ناله یا فغان است؟!

گفتم: فراق تا کی؟ گفتا که تا تو هستی!

گفتم: نَفَس همین است، گفتا: سخن همان است!

گفتم که حاجتی هست، گفتا: بخواه از ما

گفتم: غمم بیفزا، گفتا که رایگان است!

گفتم: ز فیض بپذیر این نیم جان که دارد!

گفتا: نگاه دارش، غمخانةٔ تو جان است.

فیض کاشانی، دیوان اشعار، غزلیات، غزل شمارهٔ ۹۶.

  • مرتضی آزاد