رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

۳۹۵ مطلب با موضوع «روایات اخلاقی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

وً رُوِیَ أنَّ رسولَ اللهِ صلّى ‌اللهُ ‌علیه‌ وآله قال: لا یکمل المؤمنُ إیمانَه حتّى یحتوی على مائةٍ وثلاثِ خصالٍ: فعلٍ وعملٍ ونیّةٍ وباطنٍ وظاهرٍ. فقال أمیرُالمؤمنین علیٌّ علیه‌السلام: یا رسولَ الله، ما یکون المائةُ وثلاثُ خصالٍ؟ فقال: یا علیّ، مِن صفات المؤمن أن یکونَ جوّالَ الفکر، جوهریَّ الذکر، کثیراً علمه، عظیماً حلمه، جمیل المنازعة، کریمَ المراجعة، أوسعَ الناس صدراً، وأذلّهم نفساً، ضحکُه تبسماً، واجتماعه تعلّماً، مذکّر الغافل، معلّم الجاهل، لا یؤذی مَن یؤذیه، ولا یخوض فی ما لا یعنیه، ولا یشمت بمصیبة، ولا یذکر أحداً بغیبة، بریّاً مِنَ المحرّمات، واقفاً عند الشبهات، کثیر العطاء، قلیل الأذى، عوناً للغریب، وأباً للیتیم، بشره فی وجهه، و حزنه فی قلبه، مستبشراً بفَقره، أحلى مِن الشهد، وأصلد من الصلد، لا یشکف سرّاً، ولا یهتک ستراً، لطیف الحرکات، حلو المشاهدة، کثیر العبادة، حسن الوقار، لیّن الجانب، طویل الصمت، حلیماً إذا جُهل علیه، صبوراً على مَن أساء إلیه، یجل الکبیر، ویرحم الصغیر، أمیناً على الأمانات، بعیداً من الخیانات، إلفه التّقى، وخُلقه الحیاء، کثیر الحذر، قلیل الزلل، حرکاته أدب، وکلامه عجب، مقیل العثرة، ولا یتّبع العورة، وقوراً، صبوراً، رضیّاً، شکوراً، قلیل الکلام، صدوق اللسان، برّاً، مصوناً، حلیماً، رفیقاً، عفیفاً، شریفاً، لا لعّان، ولا نمّام، ولا کذّاب، ولا مغتاب، ولا سبّاب، ولا حسود، ولا بخیل، هشّاشا، بشّاشاً، لا حسّاس، ولا جسّاس، یطلب من الأمور أعلاها، ومن الأخلاق أسناها، مشمولاً لحفظ الله، مؤیّداً بتوفیق الله، ذا قوّةٍ فی لین، وعَزمةٍ فی یقین، لا یَحیِفُ على مَن یُبغض، ولا یأثم فیمن یُحِبُّ، صبور فی الشدائد، لا یجور، ولا یعتدی، ولا یأتی بما یشتهی، الفقر شعاره، والصبرُ دثاره، قلیل المؤونة، کثیر المعونة، کثیر الصیام، طویل القیام، قلیل المنام، قلبه تقی، وعلمه زکی، إذا قدر عفا، وإذا وعد وفى، یصوم رغباً، ویُصلِّی رهباً، ویَحسِنُ فی عمله کأنّه ناظر إلیه، غضَّ الطَّرفِ، سخیَّ الکفّ، لا یردّ سائلاً، ولا یبخل بنائل، متواصلاً إلى الإخوان، مترادفاً للإحسان، یزن کلامَه، وَیَخرِس لسانه، لا یغرَقُ فی بغضه، ولا یَهلِکُ فی حُبِّهِ، لا یَقبَل الباطلَ من صدیقِه، ولا یردّ الحقَّ مِن عدوّه، لا یَتَعَلَّمُ إلاّ لِیَعلَمَ،  ولا یَعلَمُ إلاّ لیَعمَلَ، قلیلاً حقدُه، کثیراً شکره، یَطلُبُ النهارَ معیشَتَهُ، ویَبکی اللیل على خطیئته، إن سلک مع أهل الدنیا کان أکیسَهم، وإن سلک مع أهل الآخرة کان أورعَهم، لا یَرضىَ فی کسبِه بِشُبهَةٍ، ولا یَعمَلُ فی دینِه بِرُخصَةٍ، یَعطِفُ على أخیه بزلَّتِهِ، ویرعى ما مضى مِن قدیمِ صحبتِهِ. التّمحیص، الإسکافی، محمد بن همّام، ج1، ص74. موضوع فرمایشات آیت‌الله جرجانی، 19/06/1403، منزل شیخ‌الاسلامی. پی‌نوشت: نوزده ویژگیِ اضافه، هدیه و جایزة رسول خدا صلّی الله علیه و آله است.

پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله به‌امیرمؤمنان على علیه‌السَّلام فرمود: مؤمنِ کامل، داراى یکصد و سه صفت است و این صفات در پنج شاخه خلاصه مى‌شود، صفات عملى گذرا، و صفات عملى مستمر، نیّت، صفات ظاهرى، و باطنى. سپس امیرمؤمنان فرمود: اى رسول خدا، این صد و سه خصلت چیست؟ حضرت فرمودند: اى على، از صفات مؤمن این است که [1-] همیشه فکر مى‌کند، و [2-] ذکر خدا را در آشکار مى‌گوید، [3-] علم او کثیر، و [4-] حوصله و تحمّلش زیاد است و [5-] در منازعات زیبا برخورد مى‌کند، [6-] مراجعاتش کریمانه است (هم در مراجعات مردم به‌او کریمانه برخورد مى‌کند، یعنى یا الآن توانائى آن را دارد و انجام مى‌دهد یا وعدة انجام آن را در آینده مى‌دهد و یا نمى‌تواند انجام دهد که عذرخواهى مى‌کند، و هم مراجعه‌اش به‌دیگران کریمانه است، یعنى اگر از کسى چیزى مى‌خواهد مؤدّبانه است و طلبکارانه نیست و اصرار نکرده و طرف را مأخوذ به‌حیا نمى‌کند)، [7-] سعة صدرش از همه بیشتر، [8-] تواضعش زیاد است، [9-] با صداى بلند نمى‌خندد و [10-] حضورش در اجتماعات همراه با تعلیم و تعلّم است،  [11-] غافلان را تذکّر مى‌دهد و [12-] جاهلان را تعلیم مى‌کند، [13-] کسى که او را اذیّت کند آزار نمى‌دهد و [14-] در چیزى که به‌او مربوط نیست دخالت نمى‌کند، [15-] اگر کسى که به او آزار رسانده دچار مصیبت شود او را شماتت نمى‌کند، و [16-] غیبت نمى‌کند، [17-] از محرّمات بیزار است، و [18-] در شبهات توقّف کرده و مرتکب آن‌ها نمى‌شود، [19-] عطایش زیاد، و [20-] اذیّتش کم است، [21-] به‌افراد غریب کمک مى‌کند و [22-] براى ایتام پدر است، [23-] گشاده‌رویی او در سیمایش است، و [24-] اندوهش در دلش ساکن است، [25-] از فقر خود شاد است، [26-] شیرینتر از عسل، و [27-] سختتر از تختهسنگ است، [28-] اسرارى که مردم بهاو مىگویند بازگو نمىکند و [29-] اگر خودش هم بهسرّ مردم پى برد بازگو نمىکند، [30-] حرکات مؤمن توأم با لطف و [31-] دیدارش شیرین، [32-] عبادتش زیاد است و [33-] حرکات سبک از او سر نمى‌زند و [34-] نرمش و محبّت دارد، [35-] سکوتش زیاد است، [36-] در مقابل جهل نادانان بردبار و [37-] در مقابل بدى صبور و [38-] به‌بزرگان احترام مى‌گذارد و [39-] کوچک‌ها را مورد نوازش قرار مى‌دهد، [40-] شخصى امانت‌دار است، و [41-] از خیانت دورى مى‌کند، [42-] دوست او تقوى و [43-] اخلاقش حیا است، [44-] در مقابل خطرات مواظب است، و [45-] لغزش او کم است، [46-] حرکاتش مؤدبانه است، [47-] سخنانش تعجّب‌برانگیز است، [48-] لغزش افراد را نادیده می‌گیرد، [49-] به‌دنبال عیوب مردم نیست، [50-] سنگین و با وقار است، [51-] با استقامت و در برابر ناملایمات صبور است، [52-] به‌قضاء الهى راضى [53-] و در مقابل نعمت‌ها شکرگزار است، [54-] کم حرف، [55-] راستگو، [56-] نیکوکار، [57-] محفوظ، [58-] متحمِّل، [59-] سازگار و مداراکننده، [60] پاکدامن است، [61-] شَرَف (آبرو، اعتبار، بزرگواری، رفعت، عرض، عزت، عفت، مجد، ناموس) دارد، [62-] نفرین کننده نیست، و [63-] سخن چین نیست، و [64-] درغگو نیست، و [65-] غیبت کننده نیست، و [66-] فحش‌دهنده نیست، و [67-] حسود نیست، [68-] خسیس نیست، [69-] گشاده‌رو و تازه‌رو و [70-] خنده‌رو، خوشرو و شاداب است،  [71-] ظریف و زودرنج نیست، و [72-] فضول، کنجکاو و جاسوس نیست، [73-] در کارهای خیر، به‌دنبال عالی‌ترین و برترین‌ها، و [74-] در اخلاق در پیِ برجسته‌ترین و بالاترین‌ها است، [75-] نگهداری خدا شامل حالِ او شده، و [76-] به‌توفیق الهی تأیید شده است، [77-] در حال نرمی، قدرتمند، و [78-] تصمیمش همراه با یقین است، [79-] به‌دشمن خود، ستم نمی‌کند، و [80-] دربارة دوست خود به‌گناه نمی‌افتد، [81-] در سختی‌ها بسیار شکیبا است، [82-] ستم نمی‌کند، و [83-] تجاوز نمی‌کند، و [84-] هرچه دلش خواست انجام نمی‌دهد، [85-] جامة زیرینش نیاز (به‌خدا) است، و [86-] جامة روئینش استقامت است، [87-] کم‌خرج، هزینه و زحمتش کم است، [88-] کمک و یاریش زیاد، [89-] روزه‌داری او بسیار، [90-] عبادتش طولانی، [91-] خوابش کم و اندک، [92-] دلش پرهیزکار و خداترس، [93-] و دانشش پاکیزه، [94-] هنگامی که قدرت بیابد درمی‌گذرد، و [95-] هنگامی که وعده می‌دهد، وفا می‌کند، [96-] با میل و علاقه روزه می‌گیرد، و [97-] با ترس و خوف نماز می‌خواند، و [98-] و چنان کارش را خوب انجام می‌دهد که گویا دارند او را تماشا می‌کنند، [99-] دیده‌اش (از ناروا) فرو بسته، [100-] دستِ بخشنده، [101-] درخواست کنندة واقعی را رد نمی‌کند، و [102-] نسبت به‌دستاورد دیگران بخل نمی‌ورزد، [103-] با برادران ارتباط وپیوستگی دارد، [104-] در نیکوکاری پیاپی اقدام کند، [105-] سنجیده سخن می‌گوید، و [106-] زبانش را می‌بندد، [107-] در خشم و دشمنی خود، غرق نمی‌شود، و [108-] در دوستیش هلاک نگردد، [109-] باطل را از دوستش نمی‌پذیرد، و [110-] از دشمنش حق را مردود نمی‌داند، [111-] دانش را نمی‌آموزد مگر برای دانستن و آگاهی، و [112-] و دانا نمی‌گردد مگر برای به‌کارگیری، [113-] کینه‌اش اندک، [114-] سپاسش بسیار، [115-] در روز به‌جستجوی وسیلة زندگی می‌پردازد، [116-] و شب برگناهانش گریه می‌کند، [117-] اگر با اهل دنیا همراه شود، زیرک‌ترین آن‌ها است، و [118-] اگر با اهل آخرت ملازم باشد، پارساترین آن‌ها است، [119-] در شغلِ خویش موارد شبهه را نمی‌پسندد، و [120-] ودر عمل به‌دینش دنبال عذر و جواز نمی‌رود، [121-] با خطا و لغزش برادر دینیش به‌عطوفت رفتار، و [122-] حقِّ دوستیِ دیرینه را مراعات می‌کند.   

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنْ أَبِی سَعِیدٍ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ، یَوْمَ خَلَقَ السَّمَوَاتِ وَالْأَرْضَ، مِائَةَ رَحْمَةٍ، فَجَعَلَ فِی الْأَرْضِ مِنْهَا رَحْمَةً، فَبِهَا تَعْطِفُ الْوَالِدَةُ عَلَى وَلَدِهَا، وَالْبَهَائِمُ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ، وَالطَّیْرُ، وَأَخَّرَ تِسْعَةً وَتِسْعِینَ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَةِ، فَإِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ، أَکْمَلَهَا اللَّهُ بِهَذِهِ الرَّحْمَةِ. سنن ابن ماجه، ابن ماجه، ج2، ص1435، ح4294. کتابخانة مدرسة فقاهت

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: خداوندِ عزّوجلّ، روزی که آسمان‌ها و زمین را خلق کرد، صد رحمت آفرید، و در روی زمین از آن‌ها یک رحمت را قرار داد، که با همین یک رحمت، مادر بر فرزندش مِهر و عاطفه می‌ورزد، و درندگان و پرندگان به‌هم محبّت می‌کنند، و نود و نُه قسمتِ دیگرِ آن رحمت را برای روزِ قیامت نگه داشت، و در آن روز، رحمتِ خود را با این نود و نُه رحمت، کامل می‌کند.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

منقولٌ من کتاب لباب الألباب: جاء رجلٌ إلى النبیّ صلّى اللّه علیه و آله فقال له: أتأذن لی أن أتمنّى الموت؟ فقال صلّى اللّه علیه و آله: الموتُ شی‏ءٌ لا بدّ منه و سفر طویل، ینبغی لمن أراده أن یرفع عشرَ هدایا، فقال: و ما هی؟ قال صلّى اللّه علیه و آله: هدیّة عزرائیل، و هدیّة القبر، و هدیّة منکر و نکیر، و هدیّة المیزان، و هدیّة الصراط، و هدیّة مالک، و هدیّة رضوان، و هدیّة النبیّ صلّى اللّه علیه و آله، و هدیّة جبرئیل، و هدیّة اللّه تعالى. أمّا هدیّة عزرائیل، فأربعة أشیاء: رضاء الخصماء، و قضاء الفوائت، و الشوق إلى اللّه، و التمنّی للموت. و هدیّة القبر أربعة أشیاء: ترک النمیمة، و استبراؤه من البول، و قراءة القرآن، و صلاة اللیل. و هدیّة منکر و نکیر أربعة أشیاء: صدق اللسان، و ترک الغیبة، و قول الحقّ، و التواضع لکلّ أحدٍ. و هدیّة المیزان أربعة أشیاء: کظم الغیظ، و ورع صادق، و المشی إلى الجماعات، و التّداعی إلى المغفرات. و هدیّة الصّراط أربعة أشیاء: إخلاص العمل، و حسن الخلق، و کثرة ذکر اللّه، و احتمال الأذى. و هدیة مالک أربعة أشیاء: البکاء من خشیة اللّه، و صدقة السِّرّ، و ترک المعاصی، و برّ الوالدین. و هدیّة رضوان أربعة أشیاء: الصَّبر على المکاره، و الشُّکر على نعمه، و إنفاق المال فی طاعته، و حفظ الأمانة فی الوقف. و هدیّة النبیّ صلّى اللّه علیه و آله أربعة أشیاء: محبّته، و الإقتداء بسنّته، و محبّة أهل بیته، و حفظ اللِّسان عن الفحشاء. و هدیّة جبرئیل أربعة أشیاء: قلّة الأکل، و قلّة النَّوم، و مداومة الحمد، و قلّة الکلام. و هدیة اللّهِ تعالى أربعة أشیاء: الأمر بالمعروف، و النهی عن المنکر، و النصیحة للخلق، و الرحمة على کلّ أحدٍ. المواعظ العددیة، الباب العاشر، فی العشاریات، ص366. فرمایشات آیت‌الله جرجانی، 23/06/1403، دعای ندبة سادات، منزل شیخ‌الاسلامی.

 مردی به‌محضر مبارک پیامبر صلّی اللّهُ علیه و آله شرفیاب شد و عرض کرد: آیا به‌من اجازه می‌فرمایید که آرزوی مرگ کنم؟ فرمود: مرگ چیزی است که فرار ناپذیر است و سفری است طولانی، سزاوار است برای کسی که مرگ را خواسته، دَه هدیه با خود بردارد، مرد عرض کرد: آن دَه تُحفه چیست؟ حضرت فرمود: هدیة عزرائیل، و هدیة قبر، و هدیة نکیر و منکر، و هدیة میزان، و هدیة صراط، و هدیة دربان جهنّم، و هدیة دربانِ بهشت، و هدیة رضوان، و هدیة پیامبر صلّی الله علیه و آله، و هدیة جبرئیل، و هدیة خداوند متعال. اما هدیة عزرائیل، چهار چیز است: خشنود کردن طلبکارن، و به‌جا آوردنِ تکالیفی که فوت شده است، و اشتیاق به‌سوی خداوند، و آرزوی مرگ داشتن. و هدیة قبر، چهار چیز است: ترک کردن سخن‌چینی، و استبراء کردن از ادرار، و تلاوت قرآن، و نماز شب. و هدیه‌ای که باید برای نکیر و منکر با خود ببرد، چهار چیز است: راستگویی، و ترک غیبت، و حق‌گویی، و برای همه فروتنی کردن. و هدیة میزانِ اعمال، چهار چیز است: فرو خوردن خشم، و صادقانه از گناه دوری کردن، و به‌نمازهای جماعت رفتن، و گام برداشتن به‌سوی آمرزش‌های الهی با استغفار. و هدیة پُلِ صراط، چهار چیز است: خالصانه عمل کردن، و خوش‌اخلاقی، و زیاد به‌یاد خدا بودن، و اذیّت‌ها را تحمّل کردن. و هدیة دربانِ جهنّم (که ما را به‌جهنّم نبَرَد)، چهار چیز است: گریة از ترس خدا، و مخفیانه صدقه دادن، و ترک کردن همة گناهان، و نیکی کردن به‌پدر و مادر. و هدیة دربانِ بهشت (برای این‌که ما را واردِ بهشت کند)، چهار چیز است: بردباری در برابر ناخوشی‌ها، و شکر بر نعمت‌های پروردگار، و خرج کردنِ ثروت در مسیر طاعت خداوند، و امانت‌داری در وقف. و تُحفه‌ای که برای پیامبر صلّی الله علیه و آله باید بِبَرَد، چهار چیز است: دوستی ایشان، و پیروی از سنّت آن بزرگوار، و دوستی خاندانِ آن حضرت، و نگهداری زبان از کارهای زشت. و هدیة جناب جبرئیل، چهار چیز است: کم‌خوردن، کم‌خوابیدن، و همیشه سپاس‌گزار بودن، و کم‌گفتن. و تحفه‌ای که باید برای خداوند تعالی ببَرَد، چهار چیز است: امرِ به‌معروف، و نهیِ از منکر، و خیرخواهی برای مردم، و مهربانی با همة افراد.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

قال النَّبیُّ صلّی الله علیه و آله: أربعة جواهر تزیلها أربعة: أمّا الجواهر فالعقل، و الدین، و الحیاء، و العمل الصّالح؛ أمّا الغضب فیُزیلُ العقلَ، و أمّا الحسدُ فیُزیلُ الدّین، و أمّا الطَّمعُ فیُزیلُ الحیاءَ، و أمّا الغیبةُ فیُزیلُ العملَ الصّالح. المواعظ العددیة للمشکینی، ص211.

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمود: چهار جواهر است که چهار چیز آنها را از بین می‌بَرَد: اما آن چهار گوهر، عبارتند از عقل، دین، حیا و عمل صالح. امّا خشم، باعثِ زوالِ عقل می‌شود، و اما حسد باعث نابودی دین می‌گردد، و اما طمع نابودکنندة حیا است، و اما غیبت عمل صالح را از بین می‌بَرَد.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، أَلا أُخبِرُکَ بِأَهلِ الجَنَّةِ؟ قُلتُ: بَلى یا رَسولَ اللّهِ. قالَ صلّى الله علیه و آله: کُلُّ أَشعَثَ أَغبَرَ ذی طِمرَینِ لا یُؤبَهُ لَهُ لَو أَقسَمَ عَلى اللّهِ لأَبَرَّهُ. همان، ص471.

اى ابوذر، آیا از اهل بهشت، خبر ندهم؟ گفتم: آرى، اى پیامبر خدا، فرمود: هر ژولیدة ‌خاکىِ صاحبِ دو لباسِ کهنه، که به‌او اعتنایى نمى‌شود، [کسى که] اگر به‌خدا سوگند بخورد، (خداوند متعال) آن را عملى مى‌کند.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، یَکونُ فی آخِرِ الزَّمانِ قَومٌ یَلبَسونَ الصُّوفَ فی صَیفِهِم وَشِتائِهِم، یَرونَ أَنَّ لَهُمُ الفَضَلَ بِذَلِکَ عَلى غَیرِهِم، أُولَئِکَ تَلعَنهُم مَلائِکَةُ السَّمواتِ وَالأَرضِ. همان، ص471.

اى ابوذر، در آخِرْ زمان، گروهى هستند که در تابستان و زمستان، لباس پشمین مى‌پوشند و این را برتری (برای خود) نسبت به‌دیگران مى‌دانند، اینان را فرشتگان آسمان‌ها و زمین، نفرین مى‌کنند.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، البَسِ الخَشِنَ مِن اللِّباسِ، والصَّفیقَ مِنَ الثِّیابِ، لِئَلَا یَجِدَ الفَخرُ فیکَ مَسلَکاً. همان، ص471.

اى ابوذر، لباسِ خشن، و پوشاکِ ضخیم بپوش تا تفاخر، خوى و منشَت نشود.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، مَن تَرَکَ لُبسَ الجَمالِ وَ هُوَ یَقدِرُ عَلَیهِ تَواضِعاً للّهِ عَزَّوَجَلَّ فی غَیرِ مَنقَصَةٍ، وَأَذَلَّ نَفسَهُ فی غَیرِ مَسکَنَةٍ، وأَنفَقَ ما جَمَعَهُ فی غَیرِ مَعصیَةٍ، وَرَحِمَ أَهلَ الذُّلِّ والمَسکَنَةِ، وَخالَطَ أَهلَ الفِقهِ وَالحِکمَةِ، طوبَى لِمَن صَلَحَت سَریرَتُهُ، وَحَسُنَت عَلانیَتُهُ، وَعَزَلَ عَنِ النَّاسِ شَرَّهُ، طوبى لِمَن عَمِلَ بِعِلمِهِ، وأَنفَقَ الفَضلَ مِن مالِهِ، وأَمسَکَ الفَضلَ مِن قَولِهِ. همان، ص471.

اى ابوذر، هرکس لباس زیبا را براى فروتنى در برابر خداى عز و جل و بدون کمبود، رها، و خودش را بدون بینوایى کوچک کند، و آنچه گِرد آورده، در غیر نافرمانى خدا انفاق نماید، و به‌زمینگیران و بینوایان، ترحّم کند و با اهل دانش و حکمت، حشر و نشر داشته باشد (از خوبان امّت است). خوشا به‌حال کسى که درونش درست است، و بیرونش خوب، و بدى‌اش به‌مردم نمى‌رسد! خوشا به‌حال کسى که به‌دانسته‌اش عمل کند، و زیادى دارایى‌اش را انفاق نماید، و از حرفِ زیادى، خوددارى ورزد!

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، سَیَکونُ ناسٌ مِن أُمَّتی یُولَدونَ فی النَّعیمِ وَیُغَذَّونَ بِهِ، هِمَّتُهُم أَلوانُ الطَّعامِ وَالشَّرابِ، وَیُمدَحونَ بِالقَولِ، أُولَئِکَ شِرارُ أُمَّتی. همان، ص471.

اى ابوذر، مردمى از امّت من، در ناز و نعمت، متولّد خواهند شد و با آن، تغذیه مى‌شوند، همّتشان غذاها و نوشیدنى‌هاى رنگارنگ است و با حرف، ستوده می‌شوند. اینان، بَدان امّت من‌اند.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

یا أَبا ذَرٍّ، مَن کانَ لَهُ قَمیصانِ فَلیَلبَس أَحَدَهُما وَلیُلبِسِ الآخَرَ أَخاهُ. همان، ص471.

اى ابوذر، هرکس دو پیراهن دارد، یکى را خود بپوشد و دیگرى را به‌برادرش بپوشانَد.

  • مرتضی آزاد