رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

  • ۰
  • ۰

إِنَّ مُوسَى علیه‌السلام نَاجَاهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى، فَقَالَ لَهُ فِی مُنَاجَاتِهِ: یَا مُوسَى، لَا یَطُولُ فِی الدُّنْیَا أَمَلُکَ فَیَقْسُوَ لِذَلِکَ قَلْبُکَ وَ قَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ. الکافی، ط الاسلامیة، الشیخ الکلینی، ج8، ص42، حَدِیثُ مُوسَى علیه‌السلام، ح8.

خداوند تبارک و تعالی با حضرت موسی علیه‌السلام سخن گفت، یکی از فرمایشات خداوند به‌حضرت موسی این بود: ای موسی! طولانی نشود در دنیا آرزویت، که در اثر آن، سنگ‌دل خواهی شد! و انسان سنگدل از من دور است!

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

قِیلَ لِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِمَاالسَّلَامُ: کَیْفَ أَصْبَحْتَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ؟ قَالَ: أَصْبَحْتُ مَطْلُوباً بِثَمَانٍ: اللهُ تَعَالَى یَطْلُبُنِی بِالْفَرَائِضِ، وَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله بِالسُّنَّةِ، وَ الْعِیَالُ بِالْقُوتِ، وَ النَّفْسُ بِالشَّهْوَةِ، وَ الشَّیْطَانُ بِاتِّبَاعِهِ، وَ الْحَافِظَانِ بِصِدْقِ الْعَمَلِ، وَ مَلَکُ الْمَوْتِ بِالرُّوحِ، وَ الْقَبْرُ بِالْجَسَدِ، فَأَنَا بَیْنَ هَذِهِ الْخِصَالِ مَطْلُوبٌ. جامع الأخبار، ص237، الفصل التاسع و الأربعون فی کیف أصحبتَ.

از امام سجاد علیه‌‌السلام پرسیدند: چگونه صبح کردید ای پسر رسول خدا؟! فرمود: در حالى صبح کردم که هشت طلبکار دور من را گرفته‌‌اند؛

1- خداوند متعال از من انجام واجبات را می‌‌خواهد،

2- و پیامبر صلی الله علیه و آله عمل به‌سنت خود را،

3- و خانواده، غذا و خرجی را،

4- و نفس، شهوترانى را،

5- و شیطان، پیروى از خود را،

6- و دو ملک موکّل [رقیب و عتید]، درستکاری را،

7- و ملک الموت روح مرا،

8- و قبر پیکر مرا.

من در میان این همه طلبکار گرفتارم!

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

ابوالحسن جمال‌الدین على فرزند عبد العزیز پسر ابى محمد خلعى (یا خلیعى) موصلى حلّى شاعر و سرایندة گرانمایة خاندان رسالت علیهم‌السّلام که دربارة اهل بیت عصمت و طهارت اشعار بسیاری سروده و این ذوات مقدسه را ستایش نموده و حقِّ مطلب را اداء کرده و در تمام اشعار موجود او، جز مدح و ستایش و سوگوارى آنها وجود ندارد.

او از پدر و مادر ناصبى به‌دنیا آمد و مادرش نذر کرد که اگر خدا به‌او پسرى‏ روزى نماید او را بفرستد براى راه‌برى (راهزنی) بر زائران امام سبط پیامبر حسین علیه‌السلام و کشتن آنها. پس چون او به‌دنیا آمد و به‌حدِّ رشد رسید او را براى اداء نذرش فرستاد و چون او به‌نواحى مسیّب که در نزدیکى کربلاء است رسید در کمین آمدن زوّار نشست، پس خواب بر او غلبه کرد و قافله و کاروان زوّار گذشت، پس بر او گرد و غبار زوّار رسید. پس در خواب دید که قیامت برپا شده و فرمان آمده که او را به‌آتش اندازند و لکن آتش او را براى آن غبار پاکى که بر او رسیده نمى‏سوزاند! پس از خواب بیدار شد، در حالی که از آن قصد بدش برگشته و همان‌جا توبه کرد و محبّت و ولایت خاندان پاک پیامبر صلّی الله علیه و آله را به‌دل گرفت و به‌کربلا و حایر شریف حسینى فرود آمد.

و در کتاب «دار‌السلام» نقل شده که میان او و ابن حمّاد شاعر، مفاخرتى جارى شده و هر کدام خیال می‌کردند که مدیحة او دربارة امیرالمؤمنین على علیه‌السلام بهتر از مدیحة دیگری است. پس هر یک قصیده‌‏اى به‌نظم آورده و در ضریح مقدس علوى انداخت تا این‌که امام علیه‌السلام دربارة اشعار آنها قضاوت فرماید. پس قصیدة خلیعى بیرون آمد در حالی که بر آن با آب طلا نوشته شده بود: «أحسنتَ» و بر قصیدة ابن حماد مانند آن با آب نقره نوشته بود، پس ابن حماد ناراحت شد و خطاب به‌امیر المؤمنین علیه‌السلام نمود که من دوست قدیمى شما هستم و این تازه در زمرة دوستان شما وارد شده! سپس حضرت امیر المؤمنین علیه‌السلام را در خواب دید که به‌او می‌فرمود: به‌راستی که تو از ما هستى و او تازه به‌ما رسیده و ولایت ما را پذیرفته پس بر ما لازم است که او را رعایت کنیم. الغدیر فى الکتاب و السنة و الادب، ج‏۶، ص۲۳ ترجمه متن از کتاب « ترجمه الغدیر، ج‏۱۱، ص ۲۱» با کمی دخل و تصرف.

إذا شئتَ النَّجاةَ فَزُرْ حُسیناً    لِکَی تَلْقَى الإلهَ قَریرَ عَینِ

فإنَّ النارَ لَیْسَ تَمَسُّ جِسْماً    عَلیهِ غُبارُ زوّارِ الحُسینِ

هرگاه خواهان نجات از آتش جهنم بودی، حسین علیه‌السلام را زیارت کن

تا خداوند را با چشمی روشن ملاقات کنی

زیرا آتش جهنم با بدنی که بر آن گرد و خاک زائران حسین علیه‌السلام باشد هرگز تماس پیدا نمی‌کند

روضة جناب مسلم

در کوفه غریبم من و کاشانه ندارم

گویی بروم خانه، ولی خانه ندارم

بهر پسر فاطمه چون نامه نوشتم

غیر از غم آن خسرو فرزانه ندارم

جز کشته شدن در ره حق هیچ تمنا

از مردم از حق شده بیگانه ندارم

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

وقال علیه‌السلام: أوصیکم بخمسٍ لو ضَرَبتُم إلیها آباطَ الإبلِ کانت لذلک أهلاً، لا یَرجُوَنَّ أحدٌ منکم إلا ربَّه ولا یَخافَنَّ إلا ذنبَهُ ولا یَستَحِییَنَّ أحدٌ إذا سُئِلَ عَمَّا لا یَعلم أن یَقولَ لا أعلمُ ولا یَستَحِییَنَّ أحدٌ إذا لَم یَعلَمِ الشَّئَ أن یَتَعَلَّمَهُ وعَلَیکُم بِالصَّبرِ فَإنَّ الصَّبرَ مِنَ الإیمانِ کالرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ، ولا خیرَ فِی جَسَدٍ لا رأسَ مَعَهُ، ولا فی إیمانٍ لا صبرَ معهُ. خصائص الائمة علیهم‌السلام (خصائص امیرالمؤمنین)، السید الشریف الرضی، ج1، ص94. با استفاده از فرمایشات استاد جرجانی.

علی علیه‌السلام فرمود: شما را به‌عمل کردن به‌‌پنج خصلت سفارش می‌کنم که اگر برای عمل کردن به‌آنها همانند شتران که به‌پهلوهایشان می‌زنند تا حرکت کنند به‌پهلوهای شما بزنیم تا این پنج خصلت را در خود پیاده کنید، جا دارد، 1-هیچ یک از شما به‌غیر خدا امید نداشته باشد، 2-و هیچ یک از شما، از هیچ چیز، جز گناهِ خود، نترسد، 3-و هیچ یک از شما وقتی از او در مورد چیزی که نمی‌داند سؤال می‌کنند، از گفتنِ «نمی‌دانم» خجالت نکشد، 4- و هیچ یک از شما وقتی چیزی را نمی‌داند از یاد گرفتن آن خجالت نکشد، 5- و بر شما باد به‌بردباری؛ زیرا مَثَلِ بردباری نسبت به‌ایمان همانند نسبتِ سر به‌بدن است، و هیچ فایده‌ای در جسدی که سر نداشته باشد نیست، و همچنین ایمان بدون بردباری هم بی ارزش است.     

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام: کَمْ لِلْمُسْلِمِینَ مِنْ عِیدٍ؟ فَقَالَ: أَرْبَعَةُ أَعْیَادٍ، قَالَ: قُلْتُ: قَدْ عَرَفْتُ الْعِیدَیْنِ وَ الْجُمُعَةَ، فَقَالَ لِی: أَعْظَمُهَا وَ أَشْرَفُهَا یَوْمُ الثَّامِنَ عَشَرَ مِنْ ذِی الْحِجَّةِ وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی أَقَامَ فِیهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام وَ نَصَبَهُ لِلنَّاسِ عَلَماً، قَالَ: قُلْتُ: مَا یَجِبُ عَلَیْنَا فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ؟ قَالَ: یَجِبُ عَلَیْکُمْ صِیَامُهُ شُکْراً لِلَّهِ وَ حَمْداً لَهُ مَعَ أَنَّهُ أَهْلٌ أَنْ یُشْکَرَ کُلَّ سَاعَةٍ وَ کَذَلِکَ أَمَرَتِ الْأَنْبِیَاءُ أَوْصِیَاءَهَا أَنْ یَصُومُوا الْیَوْمَ الَّذِی یُقَامُ فِیهِ الْوَصِیُّ یَتَّخِذُونَهُ عِیداً وَ مَنْ صَامَهُ کَانَ أَفْضَلَ مِنْ عَمَلِ سِتِّینَ سَنَةً. خصال شیخ صدوق، کتابخانه اسلامیه، ترجمه کمره‌ای، ج1، باب الأربعة، ص240، ح129.

مفضّل بن عُمَر می‌گوید: به‌امام صادق علیه‌السلام عرض کردم: اعیاد مسلمانان چند تا است؟ فرمود: چهارتا، گفتم: عید فطر و قربان و جمعه را می‌شناسم، فرمود: بزرگترین و باشرافت‌ترینِ اعیاد، روز هیجدهم ذی‌الحجة است، همان روزی که در آن، رسول خدا صلّی الله علیه وآله، امیرالمؤمنین علیه‌السلام را برپاداشت و او را به‌عنوانِ پرچمِ هدایت، نصب فرمود، عرض کردم: در آن روز بر ما چه کاری لازم است؟ فرمود: روزة آن روز به‌عنوان شکر و ستایش خداوند بر شما لازم است، با این‌که خداوند در هرلحظه سزاوار شکرگزاری است، و همچنین پیامبران به‌اوصیای خود دستور داده‌اند روزی را که وصی پیامبر در آن روز برپا داشته شده به‌عنوانِ روزِ عید، روزه بگیرند، و هرکس آن روز را روزه بگیرد [این کار او]، برتر است از عمل شصت سال.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عن الصادق جعفر بن محمد، عن أبیه، عن آبائه علیهم‌السلام، قال: قال رسول الله صلى الله علیه وآله: یوم غدیر خم أفضل أعیاد أمتی، وهو الیوم الذی أمرنی الله تعالى ذکرُه فیه بنصب أخی علی بن أبی طالب علماً لأمتی یهتدون به مِن بعدی، وهو الیوم الذی أکمل اللهُ فیه الدینَ، وأتمَّ على أمتی فیه النعمةَ، ورضی لهم الاسلامَ دیناً. ثم قال صلّى الله علیه وآله: معاشرَ الناس، إنَّ علیاً منی وأنا مِن علیّ، خُلق من طینتی، وهو إمام الخَلق بعدی، یُبَیِّنُ لهم ما اختلفوا فیه مِن سُنَّتی، وهو أمیرُالمؤمنین، وقائدُ الغرِّ المحجّلین، ویعسوبُ المؤمنین، وخیرُ الوصیین، وزوج سیدةِ نساءِ العالمین، وأبو الائمة المهدیین. معاشرَ الناس، من أحبَّ علیاً أحببتُه، ومن أبغض علیاً أبغضتُه، ومن وصل علیاً وصلتُه، ومن قطع علیاً قطعتُه، ومن جفا علیا جفوتُه، ومن والى علیاً والیتُه، ومن عادى علیاً عادیتُه. معاشرَ الناس، أنا مدینة الحکمة وعلی بن أبی طالب بابُها، ولن تؤتى المدینةُ إلّا مِن قِبَلِ البابِ، وکذب مَن زعم أنه یُحِبُّنی ویُبغِضُ علیاً. معاشرَ الناس، والذی بعثنی بالنبوة واصطفانی على جمیعِ البَرِیَّةِ، ما نصبتُ علیاً عَلَماً لأمَّتی فی الأرض حتى نوّه الله باسمه فی سماواته، وأوجب ولایته على ملائکته. وصلى الله على رسوله محمد وآله الطاهرین وسلّم تسلیما. أمالی شیخ صدوق، ترجمه کمره‌ای، کتابخانه اسلامیه، المجلس السادس والعشرون،  ح8، ص125.

امام صادق علیه‌السلام از پدرشان و ایشان از پدرانشان نقل فرموده‌اند که رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: روز غدیرِ خُم، برترین عیدِ امّتِ من است، و آن روزی است که خداوند متعال به‌من دستور داد برادرم، علی بن ابی‌طالب، را به‌عنوانِ پرچمِ هدایت برای امتم قرار دهم تا آنان بعد از من به‌وسیلة او ارشاد شوند، و آن همان روزی است که خداوند در آن روز، دین را کامل فرمود، و بر امّتش در آن روز، نعمت را به‌انتها رسانید، و برایشان اسلام را به‌عنوانِ دین پسندید. سپس رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: آی مردم، همانا علیّ از من است و من از علیّ هستم، او از سرشتِ من خلق شده، و بعد از من پیشوای مردم است، و در هرجا که مردم در فهم سنّت من اختلاف کردند او برایشان [فهمِ درستِ از سنّت را] توضیح می‌دهد، و او امیرمؤمنان، و پیشوای روسفیدان به‌حجله برده شده و پادشاه مؤمنان و بهترین اوصیاء و شوهرِ سرورِ زنانِ جهانیان و پدرِ امامانِ هدایت شده است. ای مردم، هرکس علی را دوست بدارد، من او را دوست می‌دارم، و هرکس علی را دشمن بدارد من او را دشمن می‌دارم، و هرکس با علی ارتباط دوستی برقرار کند، من با او ارتباط دوستی برقرار می‌کنم و هرکس با علی قطع رابطه کند، من با او قطع رابطه می‌کنم، و هرکس با علی بی‌وفایی کند، من به‌او بی‌وفایی خواهم کرد، و هرکس علی را دوست بدارد من او را دوست می‌دارم، و هرکس با علی دشمنی بورزد من با او دشمنی خواهم کرد. ای مردم، من شهر حکمتم و علیّ بن ابی طالب درِ آن است، و هرگز نمی‌شود وارد شهر شد مگر از جانبِ درِ آن، و دروغ می‌گوید هرکه گمان کند مرا دوست دارد و دشمن علی است. ای مردم، قسم به‌آن کسی که مرا به‌پیامبری برانگیخت و مرا اختیار کرد، و مرا بر تمام مردم، برتری داد، من علی را به‌عنوان پرچم هدایت برای امّتم در روی زمین قرار ندادم، مگر این‌که خداوند او را در آسمان‌هایش با نام صدا زد، وسرپرستی و امامتش را بر فرشتگانش واجب فرمود. و درود و سلام بی‌انتهای خدا بر رسولش؛ محمد، و آل پاکش.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ غَیْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ: السَّبْتُ لَنَا وَ الْأَحَدُ لِشِیعَتِنَا وَ الْإِثْنَیْنِ لِأَعْدَائِنَا وَ الثَّلَاثَاءُ لِبَنِی أُمَیَّةَ وَ الْأَرْبِعَاءُ یَوْمُ شُرْبِ الدَّوَاءِ وَ الْخَمِیسُ تُقْضَى فِیهِ الْحَوَائِجُ وَ الْجُمُعَةُ لِلتَّنَظُّفِ وَ التَّطَیُّبِ وَ هُوَ عِیدُ الْمُسْلِمِینَ وَ هُوَ أَفْضَلُ مِنَ الْفِطْرِ وَ الْأَضْحَى وَ یَوْمُ الْغَدِیرِ أَفْضَلُ الْأَعْیَادِ وَ هُوَ ثَامِنَ عَشَرَ مِنْ ذِی الْحِجَّةِ وَ کَانَ یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ یَخْرُجُ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَیْتِ یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ یَقُومُ الْقِیَامَةُ یَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ مَا مِنْ عَمَلٍ یَوْمَ الْجُمُعَةِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ. خصال شیخ صدوق، کتابخانه اسلامیه، ترجمه کمره‌ای، ج2، ص155.  

محمد بن ابی عمیر از چندین نفر نقل کرده است و آنان از امام صادق علیه‌السلام نقل کرده‌اند که آن حضرت فرمود: شنبه متعلّق به‌ما است، و یکشنبه روز شیعیان ما است، و دوشنبه از آنِ دشمنان ما است، و سه‌شنبه روز بنی‌امیّه است، و چهارشنبه روز نوشیدن شربت (دارویی) است، و در روز پنجشنبه حوایج برآورده می‌شود، و جمعه برای نظافت و خوشبو کردن است، و این روز برای مسلمانان روز عید است، و برتر از روزِ عید فطر و قربان است، و روزِ غدیر، هیجدهم ذی‌الحجه، برترین عید است، و این حادثه (غدیر) در روز جمعه اتفاق افتاد، و قائم ما اهل بیت در روز جمعه قیام می‌کند، و قیامت در روز جمعه برپا می‌شود، و هیچ عملی در روز جمعه از صلوات بر محمّد و آلش برتر نیست.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

أنَّ رجلاً أتى النبیَّ صلّی الله علیه و آله و طلبَ منه أن یأمره بأنفعِ الأعمال، فقال له رسول اللّه صلی الله علیه و آله: اصدق و لا تکذب و اعمل من المعاصی ما شئت، فاستعجبَ الرَّجلُ من هذا القول و قبله، فلمّا رجع قال: النبی صلی الله علیه و آله لم ینه الا عن الکذب فأنا آتی فلانة و کانت امرأة جمیلة، فلمّا مضى الى بیتها لیزنیَ بها تفکر فی نفسه و قال: إذا خرجتُ من عندها و لقینی أحد و سألنی این کنتَ و ما کنت تعمل؟ فإن صدّقته فی القول صار أمری عظیماً و ان کذبت فقد نُهیِتُ عنه، فرجع الى منزله ثم طلب أن یفعل ذنباً آخر و فکّر مثلَ هذا فأقلع عن جمیعِ المعاصی. الأنوار النعمانیة، الجزائری، السید نعمة الله، ج3، ص41.

در روایت آمده است که مردی به‌محضر پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و از ایشان درخواست کرد که او را به‌سودمندترین اعمال دستور دهد، رسول خدا صلی الله علیه و آله به‌او فرمود: راست بگو و دروغ نگو و هرگناهی دلت خواست انجام بده! مرد از این سخن تعجّب کرد و آن را پذیرفت. وقتی از محضر پیامبر صلی الله علیه و آله برگشت، گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله تنها مرا از دروغ نهی فرموده است، پس من می‌روم نزد فلان زن، که زنی زیبا بود، [برای عمل منافی عفت]. همین‌که به‌طرف خانة آن زن رفت، تا با او زنا کند، با خودش فکر کرد و گفت: اگر از نزد آن زن برگردم و یک نفر مرا ببیند و از من بپرسد که کجا بودی و چه‌کار می‌کردی؟ اگر راستش را برای او بگویم که آبرویم می‌رود، و اگر به‌او دروغ بگویم که من از آن نهی شده‌ام [و به‌پیامبر صلّی الله علیه و آله قول داده‌ام که راست بگویم و دروغ نگویم]، پس به‌منزلش برگشت، بعد تصمیم گرفت گناه دیگری انجام دهد، باز همین سؤال و جواب را به‌خاطر آورد، و از تمام گناهان صرف‌نظر کرد.   

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنِ ابْنِ أَبِی یَعْفُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ‌ ثَلَاثَةٌ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ‌ مَنِ ادَّعَى إِمَامَةً مِنَ اللَّهِ لَیْسَتْ لَهُ وَ مَنْ جَحَدَ إِمَاماً مِنَ اللَّهِ وَ مَنْ زَعَمَ أَنَّ لَهُمَا فِی الْإِسْلَامِ نَصِیباً. اصول کافی، ترجمه مرحوم سید جواد مصطفوی، ج2، ص200، باب من ادّعی الإمامةَ و لیس لها بأهلٍ و مَن جَحَدَ الأئمَّةَ أو بَعضَهُم و مَن أثبتَ الإمامةَ لمَن لیس لها بأهلٍ، ح4.

ابن ابی یعفور می‌گوید: از امام صادق علیه‌السلام شنیدم که می‌فرمود: سه نفرند که خداوند در روز قیامت با آنان سخن نمی‌گوید و پاکشان نمی‌کند و برایشان عذابی دردناک است؛ 1-کسی که امامتی را که برای او نیست، از طرف خدا، ادّعا کند، 2-و کسی که امامی را که خدا نصب کرده است انکار کند، 3-و هرکس که گمان کند برای آن دو (عمر و ابوبکر) بهره‌ای در اسلام است.      

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

فمِن ذَلِکَ ما رواهُ محمَّدُ بنُ یعقوبَ الکلینی فی کتاب «الوسایل» عمَّن سمَّاهُ قال: کَتبتُ إلى أبی الحسنِ علیهِ‌السَّلَامُ أنَّ الرَّجلَ یجب [یُحِبُّ] أن یفضى إلى إمامه ما یجب [یُحِبُّ] أن یفضى به إلى ربه، قال: فکتبَ: إن کانت لک حاجةٌ فَحَرِّک شفتیکَ فَإنَّ الجَوَابَ یأتیک. کشف المحجة لثمرة المهجة، السید بن طاووس، ج1، ص153.

سید بن طاووس رحمه الله می‌گوید: یکی از راه‌های عرض حاجت با امام [زمان] علیه‌السلام روایتی است که مرحوم کلینی در کتاب «وسائل» به‌نقل از کسی که نامش را برده، این‌چنین ذکر کرده است، راوی می‌گوید: در نامه‌ای به‌امام هادی علیه‌السلام نوشتم: همان‌گونه که لازم است انسان [انسان دوست دارد] به‌امام خودش عرض حاجت داشته باشد و صحبت کند، مانند صحبت و عرض حاجتش به‌ساحت پروردگار، [اگر کسی حاجتی از شما خواست چه کند؟] حضرت هادی علیه‌السلام در جواب مکتوب فرمود: اگر از ما چیزی خواستی، پس دو لبت را به‌آن خواسته تکان بده [و زیر لب حاجتت را از ما بخواه]؛ زیرا [از ناحیة ما] جواب تو خواهد آمد.

  • مرتضی آزاد