رسول الله ص: إنی تارکٌ فیکم الثقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی...

طبق روایت مشهور و معتبر نزد شیعه و سنی، دو چیز گران‌بها که از پیامبر صلی الله علیه و آله به‌یادگار مانده است ؛ قرآن و اهل بیت علیهم السلام هستند که در این وبلاگ فاخر در قالب روایات و حکایات مستند و معتبر درصدد عمل به‌این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله هستیم. انشاءالله

  • ۰
  • ۰

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلّی الله علیه و آله إِذَا احْمَرَّتِ الشَّمْسُ عَلَى رَأْسِ قُلَّةِ الْجَبَلِ هَمَلَتْ عَیْنَاهُ دُمُوعاً، ثُمَّ قَالَ: أَمْسَى ظُلْمِی مُسْتَجِیراً بِعَفْوِکَ وَ أَمْسَتْ ذُنُوبِی مُسْتَجِیرَةً بِمَغْفِرَتِکَ وَ أَمْسَى خَوْفِی مُسْتَجِیراً بِأَمَانِکَ وَ أَمْسَى ذُلِّی مُسْتَجِیراً بِعِزِّکَ وَ أَمْسَى فَقْرِی مُسْتَجِیراً بِغِنَاکَ وَ أَمْسَى وَجْهِی الْبَالِی الْفَانِی مُسْتَجِیراً بِوَجْهِکَ الدَّائِمِ الْبَاقِی اللَّهُمَّ أَلْبِسْنِی عَافِیَتَکَ وَ غَشِّنِی رَحْمَتَکَ وَ جَلِّلْنِی کَرَامَتَکَ وَ قِنِی شَرَّ خَلْقِکَ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ. ادب حضور، ترجمة فلاح السائل، محمد روحی، سید بن طاووس، ص386- عُدَّة الداعی و نجاح الساعی، ابن فهد الحلّی، ج1، ص269.

از حضرت ابوجعفر علیه‌السلام نقل شده است که فرمود: هرگاه خورشید بر سرِ قلة کوه قرمز می‌شد، از چشمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله اشک جاری می‌شد، سپس دست به‌دعا برداشته و [به‌درگاه پروردگار] عرض می‌کرد: [بارالها] ظلمم با پناهندگی به‌بخششت، داخل در شب شد، و گناهانم با پناهندگی به‌آمرزشت وارد بر شب گردید، و ترسم با پناهندگی به‌امان تو بر شب وارد شد، و خواریم با پناهندگی به‌سرفرازیت بر شب وارد شد، و ناداری‌ام با پناهندگی به‌دارایی و ثروتت وارد بر شب شد، و چهرة کهنه و نابودشوندة من با پناهندگی به‌وجه همیشگی و ثابت و برقرار و پاینده‌ات، به‌شب وارد گردید، خداوندا، لباس عافیتت را بر تن من بپوشان، و رحمت خود را شامل حالم گردان، و مرا غرق در جود و بخشش و آقایی خود گردان، و مرا از شرّ مخلوقات جنّی و انسی خود در امان بدار، ای خداوند، ای صاحبِ رحمت عامّ، ای صاحبِ رحمت خاصّ.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

رُوِیَ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ قَالَ‌: کُنْتُ أُقْرِئُ امْرَأَةً الْقُرْآنَ بِالْکُوفَةِ فَمَازَحْتُهَا بِشَیْ‌ءٍ، فَلَمَّا دَخَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام عَاتَبَنِی وَ قَالَ: مَنِ ارْتَکَبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یَعْبَأِ اللَّهُ بِه،ِ أَیَّ شَیْ‌ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَةِ؟ فَغَطَّیْتُ وَجْهِی حَیَاءً وَ تُبْتُ، فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه‌السلام: لَا تَعُدْ. الخرائج و الجرائح للرواندی، ج2، ص594، ح5.

از ابوبصیر نقل شده است که گفت: در کوفه به‌خانمی قرائت قرآن یاد می‌دادم و با سخنی با او شوخی کردم، پس هنگامی که به‌محضر امام باقر علیه‌السلام شرفیاب شدم، مرا توبیخ کرد و فرمود: هرکس در خلوت مرتکب گناه شود، خداوند به‌او اعتنایی نمی‌کند، به‌آن زن چه گفتی؟! پس من از خجالت صورتم را پوشاندم و توبه کردم، امام باقر علیه‌السلام فرمود: تکرار نکن!

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

وَ رُوِىَ عَن أبی کاهلٍ قال: وقع بین رجلین من أصحاب النبی صلّی الله علیه و آله کلامٌ حتّى تصادما، فلقیتُ أحدَهُمَا فقلتُ: ما لَکَ وَلِفُلَانٍ؟ فَقَد سمعتُه یُحسِنُ الثَّنَاءَ عَلَیکَ، ولقیتُ الآخَرَ فقلتُ له مثلَ ذلِکَ حتّى اصطَلَحَا ثُمَّ قُلتُ: أهلکتُ نَفسی وَأصلَحتُ بَینَ هذینِ، فأخبرتُ النَّبِیَّ صلّی الله علیه و آله فقال: یا أبا کاهلٍ، أصلِح بینَ النَّاسِ ولَو بِالکِذبِ. بحارالأنوار، ج69، ص254.

از ابوکاهل نقل شده است که گفت: میان دو مرد از اصحاب پیامبر صلّی الله علیه و آله حرفی واقع شد که منجر به زد و خورد میان آن دو گردید، یکی از او را ملاقات کرده و به‌او گفتم: بین تو و فلانی چه اتفاقی افتاده است؟ من از او شنیدم که از تو تعریف زیادی می‌کرد! و مرد دیگر را دیدم و به‌او هم مانند همان سخن را گفتم، تا این‌که آن دو با هم سازش کردند، امّا با خودم گفتم: خودم را نابود، و میان آن دو نفر سازش برقرار کردم، موضوع را برای پیامبر صلی الله علیه و آله گفتم، حضرت فرمود: ای اباکاهل، بین مردم سازش ایجاد کن هرچند با دروغ.    

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

حجت‌الاسلام شیخ فیض الله دارایی می‌گفت: شیخ مهدی امامی مازندرانی در جلسة تفسیر قرآن فرمود: در یکی از سفرهایم به‌کربلا که پیاده رفته بودم به‌منزل یکی از خادمان حرم ساکن شدم روزی از ایشان تقاضای تربت کردم و ایشان مقداری از تربتی که از اجدادشان داشتند و برای استشفاء از آن استفاده می‌کردند را به‌من داد. من نیز مبلغ 10 تومان که هزینة یک سال زندگی بود به‌او هدیه کردم. در سالی که در نجف تحصیل می‌کردم، به‌همراه یکی از محترمین عازم سفر حج شدیم و به‌بصره و از آنجا به‌مقصد جدّه سوار کشتی شدیم. یکی از شب‌ها دریا متلاطم شد. ناخدای کشتی گفت که اختیار کشتی از دستش خارج شده است. همه نگران و نالان شدند. من به‌یاد تربت سیدالشهداء افتادم. ذرّه‌ای از آن را به‌آب دریا زدم، در این‌جا اشک از چشمان شیخ خارج شد و مهدی امامی مازندرانی گفت: به‌خدا قسم در همان لحظه، دریا آرام شد، ناخدا که آرامش دریا را احساس کرد، به‌من رو نمود و گفت: این نَفَسِ مسیحایی از چه کسی و کجاست که چنین طوفان سرکشی را فرو خواباند؟ من‌که می‌ترسیدم تربت را بگیرند، چیزی نگفتم. جرعه‌ای از اقیانوس، قلی زاده، ص202.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عن عبد الله بن سنانٍ‌ قال: شکوتُ إلى أبی عبد الله علیه‌السلام، فقال: أ لا أعلّمک شیئاً إذا قلتَه قضى اللهُ دینَک و أنعشک و أنعشَ حالَک‌؟ فقلتُ: ما أحوجنی إلى ذلک! فعلَّمه هذا الدعاءَ: قُل فی دبر صلاةِ الفَجر «توکلتُ على الحیِّ الَّذی لا یموتُ و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً، اللهم إنی أعوذ بک من البؤس و الفقر و من غلبة الدین و السقم و أسألک أن تُعینَنی على أداءِ حقِّک إلیکَ و إلى الناسِ‌». تفسیر العیاشی، ج2، سورة بنی إسرائیل، ح182، ص343.

از عبدالله بن سنان نقل شده است که گفت: نزد امام صادق علیه‌السلام (از بدهی و بدحالی) شکایت کردم، فرمود: آیا به‌تو چیزی (دعایی) را یاد ندهم که هرگاه آن را بگویی خداوند بدهی‌ات را ادا و سر زنده و شادمانت و حالت را خوب کند؟! عرض کردم: چقدر به‌این چیزها محتاجم! فرمود: در تعقیب نماز صبح بگو: «توکلتُ عَلَى الحَیِّ الَّذی لا یَموتُ و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ کَبِّرْهُ تَکْبِیراً، اللهم إنِّی أعوذُ بکَ مِنَ البؤسِ و الفقرِ و من غلبةِ الدینِ و السقمِ و أسألک أن تُعینَنی على أداءِ حقِّک إلیکَ و إلى الناسِ‌»؛ توکل کردم بر خدای زنده‌ای که نمی‌میرد و ستایش مخصوص خدایی است که برای خود فرزندی نگرفته است و برای او شریکی در پادشاهی نیست و از سرِ ناتوانی سرپرستی ندارد و او را از هر جهت بزرگ بشمار، خداوندا، من پناه می‌برم به‌تو از سختى و بى‌چیزى و بینوایى و ناداری و از چیره شدن بدهی و بیماری و از تو می‌خواهم که مرا بر ادای حقت به‌خودت و به‌مردم یاری فرمایی.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عن عبد الله ابن الفضل الهاشمی، قال: قلتُ لأبی عبد الله علیه‌السلام: إنَّ علیَّ دیناً کثیراً ولی عِیال ولا أقدر على الحجِّ فعلِّمنی دعاءً أدعو به، فقال: قل فی دبر کلِّ صلاةٍ مکتوبةٍ: «اللهم صلِّ على محمدٍّ وآلِ محمدٍّ واقضِ عنِّی دینَ الدنیا ودینَ الآخرةِ»، فقلتُ له: أمّا دینُ الدنیا فقد عرفتُه، فما دین الآخرة؟ فقال: دینُ الآخرةِ الحجُّ. معانی الأخبار، الشیخ الصدوق، ص175.

از عبدالله بن فضل هاشمی نقل شده است که گفت: به‌امام صادق علیه‌السلام عرض کردم: بدهی زیادی دارم و عیال‌وار هم هستم، و توان انجام حجّ را هم ندارم، دعایی را به‌من بیاموزید که آن را بگویم، فرمود: بعد از هر نماز واجب این دعا را بخوان: «اللّهمّ صلِّ على محمدٍّ وآلِ محمدٍّ واقضِ عنِّی دینَ الدنیا ودینَ الآخرةِ»؛ بارالها، بر محمّد و آل محمّد درود بفرست و از جانب من بدهی دنیا و آخرتم را ادا فرما، به‌حضرت عرض کردم: بدهی دنیا را شناختم، بدهی آخرت چیست؟ فرمود: بدهی آخرت حجّ است (که تکلیفی است برای هر مستطیع).

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

قال النبیّ صلّى اللّه علیه و آله: یا علیّ، ترید ستّمائة ألف شاة أو ستمائة ألف دینار أو ستّمائة ألف کلمة، قال: یا رسول اللّه، ستّمائة ألف کلمة، فقال صلّى اللّه علیه و آله: أجمع ستمائة ألف کلمة فی ستّ کلمات: یا علیّ، إذا رأیت الناس یشتغلون بالفضائل فاشتغل أنت بإتمام الفرائض، و إذا رأیت الناس یشتغلون بعمل الدّنیا فاشتغل أنت بعمل الآخرة، و إذا رأیت الناس یشتغلون بعیوب الناس فاشتغل أنت بعیوب نفسک، و إذا رأیت الناس یشتغلون بتزیین الدّنیا فاشتغل أنت بتزیین الآخرة، و إذا رأیت الناس یشتغلون بکثرة العمل فاشتغل أنت بصفوة العمل، و إذا رأیت الناس یتوسّلون بالخلق فتوسّل أنت بالخالق، یا علی، یأتی علی الناس زمان المقر فیه بالحق ناج، قالوا: یا رسول الله، فأین العمل؟ قال: لا عمل یومئذٍ. المواعظ العددیة، للمشکینی، ص293.

پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: علی جان، ششصد هزار گوسفند می‌خواهی یا ششصد هزار دینار یا ششصد هزار جمله؟ عرض کرد: ای رسول خدا، ششسصد هزار جمله، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ششصد هزار جمله را در شش جمله جمع می‌کنم؛ علی جان، 1-هرگاه دیدی مردم مشغول مستحبّات شده‌اند تو مشغول کامل کردن واجبات باش، 2-و هرگاه دیدی مردم مشغول کار برای دنیا هستند تو مشغول کار برای آخرت باش، 3-و هرگاه دیدی مردم دنبال عیب‌های همدیگر هستند تو دنبال عیب‌های خودت باش، 4-و هرگاه دیدی مردم مشغول زینت کردن دنیا هستند تو مشغول زینت کردن آخرت باش، 5-و هرگاه دیدی مردم دنبال عمل زیادتر هستند تو دنبال عمل خوب و برگزیده باش، 6-و هرگاه دیدی مردم متوسّلِ به‌خلق می‌شوند تو متوسّلِ به خالق بشو، علی جان، زمانی فرا خواهد رسید که در آن زمان هرکس به‌حق اقرار کند اهل نجات است، عرض کردند: ای رسول خدا، پس عمل کجاست؟ فرمود: در آن روز (عالم قبر و قیامت

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

 عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام یَقُولُ:‌ کَانَ فِی وَصِیَّةِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله لِعَلِیٍّ علیه‌السلام أَنْ قَالَ: یَا عَلِیُّ، أُوصِیکَ فِی نَفْسِکَ بِخِصَالٍ فَاحْفَظْهَا عَنِّی، ثُمَّ قَالَ: اللَّهُمَّ أَعِنْهُ؛ أَمَّا الْأُولَى فَالصِّدْقُ وَ لَا تَخْرُجَنَّ مِنْ فِیکَ کَذِبَةٌ أَبَداً وَ الثَّانِیَةُ الْوَرَعُ وَ لَا تَجْتَرِئْ عَلَى خِیَانَةٍ أَبَداً وَ الثَّالِثَةُ الْخَوْفُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ ذِکْرُهُ کَأَنَّکَ تَرَاهُ وَ الرَّابِعَةُ کَثْرَةُ الْبُکَاءِ مِنْ خَشْیَةِ اللَّهِ یُبْنَى لَکَ بِکُلِّ دَمْعَةٍ أَلْفُ بَیْتٍ فِی الْجَنَّةِ وَ الْخَامِسَةُ بَذْلُکَ مَالَکَ وَ دَمَکَ دُونَ دِینِکَ وَ السَّادِسَةُ الْأَخْذُ بِسُنَّتِی فِی صَلَاتِی وَ صَوْمِی وَ صَدَقَتِی أَمَّا الصَّلَاةُ فَالْخَمْسُونَ رَکْعَةً وَ أَمَّا الصِّیَامُ فَثَلَاثَةُ أَیَّامٍ فِی الشَّهْرِ، الْخَمِیسُ فِی أَوَّلِهِ وَ الْأَرْبِعَاءُ فِی وَسَطِهِ وَ الْخَمِیسُ فِی آخِرِهِ وَ أَمَّا الصَّدَقَةُ فَجُهْدَکَ حَتَّى تَقُولَ قَدْ أَسْرَفْتُ وَ لَمْ تُسْرِفْ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاةِ اللَّیْلِ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاةِ الزَّوَالِ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاةِ الزَّوَالِ وَ عَلَیْکَ بِصَلَاةِ الزَّوَالِ وَ عَلَیْکَ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ عَلَى کُلِّ حَالٍ وَ عَلَیْکَ بِرَفْعِ یَدَیْکَ فِی صَلَاتِکَ وَ تَقْلِیبِهِمَا وَ عَلَیْکَ بِالسِّوَاکِ عِنْدَ کُلِّ وُضُوءٍ وَ عَلَیْکَ بِمَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ فَارْکَبْهَا وَ مَسَاوِی الْأَخْلَاقِ فَاجْتَنِبْهَا فَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَلَا تَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَکَ. روضة الکافی، الشیخ الکلینی، ص69، ح33.

‏معاویة ابن عمّار می‌گوید: شنیدم از حضرت صادق علیه‌السلام که می‌فرمود: در وصیت پیغمبر صلّی الله علیه و آله به‌علی علیه‌السلام این بود که فرمود: ای علی، سفارش می کنم تو را نسبت به‌خودت به‌خوی‌هایی، نگاهدار آنها را از من. پس از آن گفت: خداوندا، اعانت فرما او را. اما اوّلی راست گفتاری است. خارج نشود از دهان تو دروغی هیچگاه. و دوّمی پرهیزکاری است. و جرأت مکن بر خیانت هرگز. سوّم ترسناکی از خداوند است، چنانچه گویی او را می‌بینی. چهارم گریة بسیار از ترس خداوند است. بر پا می‌شود برای تو به‌هر قطره اشکی هزار خانه در بهشت. پنجم بخشیدن تو است مال و خونت را در راه دینت. ششم گرفتن طریقة من است در نماز و روزه و صدقه‌ام: امّا نماز پنجاه [و یک] رکعت، امّا روزه پس سه روز در ماه: پنجشنبه در اوّل، و چهارشنبه در وسط، و پنجشنبه در آخر آن، و اما صدقه به‌قدر طاقت خود تا آن‌که گویی اسراف کردم و حال آن‌که اسراف نکردی، و ملازم باش با نماز شب، [و ملازم [باش] با نماز شب، و ملازم باش با نماز شب.] و بر تو [باد]‏‏ ‏‏به نماز ظهر، و بر تو باد به‌نماز ظهر، و بر تو باد به‌نماز ظهر، و بر تو باد به‌خواندن قرآن در هر حال، و بر تو باد به‌بلند نمودن دست‌های خود را در نماز و برگرداندن آنها را، و بر تو باد به‌مسواک نمودن در نزد هر وضویی، و بر تو باد نیکویی‌های اخلاق، پس آن را ارتکاب کن، و بدی‌های اخلاق، پس از آنها دوری کن. پس اگر نکردی، ملامت مکن مگر خود را.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

در کتاب سراج القلوب مروی است که روزى شیطان ملعون در گوشة مسجدالحرام ایستاده بود، حضرت رسالت پناه صلّى الله علیه و آله در طواف مشغول بود؛ چون از طواف فارغ شد، ابلیس را دید که بسیار ضعیف و نزار شده. حضرت فرمود: ای ملعون، تو را چه رسیده که چنین ضعیف و نحیف شده‌اى؟! گفت: یا حبیب الله، از دست امّتان تو به‌جان آمده‌ام و همه وقت از درد ایشان گداخته می‌شوم و طاقت ندارم. آن حضرت فرمود: امّتان من با تو چه می‌کنند؟ گفت: یا رسول الله، پنج خصلت نیکو با ایشان است، من هر چه تلاش مى‌کنم که این ویژگی‌ها‌ را از ایشان بگیرم نمى‌توانم. حضرت فرمود: آن‌ها کدام‌ است؟ عرض کرد: یا رسول الله، اوّل آن است ‌که چون به‌یکدیگر مى‌رسند سلام مى‌کنند و سلام، نامى از نام‌هاى خداوند است. پس هرکه سلام کند، حق تعالى او را سلامت دارد و از هر بلا و رنجى برهاند و هرکه سلام را جواب گوید، حق تعالی بر وی رحمت کند. دوّم آن‌که مصافحه می‌کنند (هنگام ملاقات یکدیگر به‌هم دست مى‌دهند) و مصافحه را چندان ثواب است که هنوز دست از یکدیگر برنداشته باشند حق تعالى هر دو را رحمت ‌کند. سوّم، در وقت غذا خوردن و ابتدا به‌کارها «بسم الله الرّحمن الرّحیم» مى‌گویند و مرا از خوردن آن طعام و شرکت در آن دور مى‌کنند. چهارم، آن‌که هر زمانی که سخن ‌گویند و نیّتِ عملی کنند، «إن شاءالله» گویند و به‌قضا و حکم پروردگار راضى ‌شوند و من نتوانم آن کار را بر هم زنم، و رنج مرا ضایع ‌کنند. پنجم، آن‌که از صبح تا به‌شام سعی بسیار در حقّ ایشان مى‌کنم و به‌صدهزار مشقّت، ایشان را به‌راه ‌معصیت می‌دارم، باز چون شام مى‌شود، توبه مى‌کنند و رنج من ضایع می‌شود و از استغفار ایشان خدای تعالی همة گناهان ایشان را می‌بخشد و از همه بدتر و سخت‌تر آن‌ است که چون نام تو را مى‌شنوند به‌آواز بلند بر تو «صلوات» مى‌فرستند و من چون ثواب صلوات مى‌بینم، به‌تعجیل فرار مى‌کنم؛ زیرا که طاقت دیدن ثواب ندارم، و در هر جایی که اهل بیت تو را ببینند، ‌ایشان را محبّت کنند و آن بهترین اعمال است؛ پس حضرت روی به‌اصحاب کرد و فرمود: هرکس که یکی از این خصلت‌ها را داشته باشد اهل بهشت است. أنوارالمجالس، ملا محمد حسین شهرابی اردستانی، ج1، مجلس سوّم، نماز، ص343.

  • مرتضی آزاد
  • ۰
  • ۰

عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه‌السلام قَالَ: لَوْ یَعْلَمُ النَّاسُ مَا فِی زِیَارَةِ قَبْرِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام مِنَ الْفَضْلِ لَمَاتُوا شَوْقاً وَ تَقَطَّعَتْ أَنْفُسُهُمْ عَلَیْهِ حَسَرَاتٍ، قُلْتُ: وَ مَا فِیهِ؟ قَالَ: مَنْ أَتَاهُ تَشَوُّقاً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حِجَّةٍ مُتَقَبَّلَةٍ وَ أَلْفَ عُمْرَةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ شَهِیدٍ مِنْ شُهَدَاءِ بَدْرٍ وَ أَجْرَ أَلْفِ صَائِمٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ صَدَقَةٍ مَقْبُولَةٍ وَ ثَوَابَ أَلْفِ نَسَمَةٍ أُرِیدَ بِهَا وَجْهُ اللَّهِ وَ لَمْ یَزَلْ مَحْفُوظاً سَنَتَهُ مِنْ کُلِّ آفَةٍ أَهْوَنُهَا الشَّیْطَانُ وَ وُکِّلَ بِهِ مَلَکٌ کَرِیمٌ یَحْفَظُهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ وَ عَنْ یَمِینِهِ وَ عَنْ شِمَالِهِ وَ مِنْ فَوْقِ رَأْسِهِ وَ مِنْ تَحْتِ قَدَمِهِ فَإِنْ مَاتَ سَنَتَهُ حَضَرَتْهُ مَلَائِکَةُ الرَّحْمَةِ یَحْضُرُونَ غُسْلَهُ وَ أَکْفَانَهُ وَ الِاسْتِغْفَارَ لَهُ وَ یُشَیِّعُونَهُ إِلَى قَبْرِهِ بِالاسْتِغْفَارِ لَهُ وَ یُفْسَحُ لَهُ فِی قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ وَ یُؤْمِنُهُ اللَّهُ مِنْ ضَغْطَةِ الْقَبْرِ وَ مِنْ مُنْکَرٍ وَ نَکیرٍ أَنْ یروعانه [یُرَوِّعَاهُ‌] وَ یُفْتَحُ لَهُ بَابٌ إِلَى الْجَنَّةِ وَ یُعْطَى کِتَابَهُ بِیَمِینِهِ وَ یُعْطَى لَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ نورا [نُورٌ] یُضِی‌ءُ لِنُورِهِ مَا بَیْنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ یُنَادِی مُنَادٍ هَذَا مَنْ زَارَ الْحُسَیْنَ شَوْقاً إِلَیْهِ فَلَا یَبْقَى أَحَدٌ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِلَّا تَمَنَّى یَوْمَئِذٍ أَنَّهُ کَانَ مِنْ زُوَّارِ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام. کامل الزیارات، ابن قولویه قمی، ص154، الباب السادس و الخمسون، من زار الحسین علیه‌السلام تشوّقاً إلیه، ح3.

محمد بن مسلم می‌گوید: امام باقر علیه‌السلام فرمود: اگر مردم ثواب زیارت قبر حسین علیه‌السلام را می‌دانستند، از شوق و ذوق قالب تهى مى‌کردند و به‌خاطر حسرت‌ها نَفَس‌هایشان به‌شماره افتاده و قطع می‌شد. عرض کردم: در زیارت آن حضرت چه اجر و ثوابى است؟ حضرت فرمودند: کسى که از روى شوق و ذوق به‌زیارت آن حضرت برود خداوند متعال ثواب هزار حجّ‌ (مستحبّی) و هزار عمرة قبول شده برایش مى‌نویسد و اجر و ثواب هزار شهید از شهداء بدر و اجر هزار روزه‌دار و ثواب هزار صدقة قبول شده و ثواب آزاد نمودن هزار بنده که در راه خدا آزاد شده باشند، برایش منظور مى‌شود و پیوسته در طول ایّام سال از هر آفتى که کمترین آن شیطان باشد، محفوظ‍‌ مانده و خداوند متعال فرشتة سخاوتمندى را بر او موکّل کرده که وى را از جلو و پشت سر و راست و چپ و بالا و زیر قدم، نگهدارش باشد و اگر در بینِ سال فوت کرد، فرشتگانِ رحمتِ الهى بر بالینش حاضر شده و او را غسل داده و کفن نموده و برایش طلب آمرزش می‌کنند و این طلب آمرزش برای او تا تشییع او به‌سوی قبرش ادامه دارد، و تا جایی که چشمش کار می‌کند، در قبرش وسعت و گشایش ایجاد می‌شود و خداوند او را از فشار قبر و ترس از دو فرشتة منکر و نکیر در امان قرار می‌دهند، و برایش درى به‌بهشت گشوده و نامة اعمالش به‌دست راستش داده مى‌شود و در روز قیامت نورى به‌وى بخشیده مى‌شود که بین مغرب و مشرق از پرتو آن روشن مى‌گردد و منادى نداء مى‌کند: این کسى است که از روى شوق و ذوق حضرت امام حسین علیه‌السّلام را زیارت کرده است، پس در روز قیامت هیچ کس باقى نمى‌ماند مگر آن‌که آرزو مى‌کند که کاش او هم از زوّار حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السّلام مى‌بود!

  • مرتضی آزاد